جشنهای تیر
تیرگان[1]
تیرماه، چهارمین[2] ماه از سال خورشیدی و فصل آغاز تابستان به حساب میآید. براساس جشنهای ماهیانه همزمانی تیر (تیشتریه) روز با ماه تیر جشن تیرگان نامیدهاند که برابر سیزدهم تیر در گاهشماری قدیم و دهم تیر در گاهشماری جدید ایران میباشد.[3]
تیر در زبان اوستایی به صورت «تیشتریه» و در زبان پهلوی به صورت «تیشتر» نوشته میشود و نزد ایرانیان باستان، ایزدباران به حساب میآید. جشنهای تیر
همچنان که اشاره شد، تیشتر به یاری اهورامزدا بر دیو خشکسالی، اپوش غلبه میکند؛ پس از انقلاب تیشتر است که تخم انواع و اقسام گیاهان به همراه باران بر هفت کشور[4] فرود آمده و جهان سرسبز و خرم میشود. در باورایرانیان، حرکت تیشتر در آسمان شبیه حرکت تیری[5] میباشد که از کمان آرش شیواتر بیرون جسته و مرز ایران و توران را مشخص کرده است.
پیشینه و ریشه جشن تیرگان
از آنجا که ریشه ی جشنهای باستانی چون تیرگان و…. در دست نیست با گذر زمان افسانه های زیادی در علل پیدایش این جشنها پدید آمده است، افسانه هایی که میتواند از ناخودآگاه انسان، برتری جویی او و همچنین تکیه بر یک قدرت برتر یا خواستهای پنهان، سرچشمه گرفته باشد.
کهن ترین[6] سندی که به جشن آبپاشان اشاره کرده است کتاب تلمود و البته بخش آبْدُزَر[7] میباشد؛ در این بخش چند جشن دوران مادها حرام خوانده شده که یکی از آنها جشن تیرگان میباشد بنابراین قدمت این جشن را حداقل میتوان به دوهزار سال پیش نسبت داد؛ این جشن و جشنهای دیگری که در این دوره (عصر مادها) حرام نامیده شدهاند چنان آوازه داشتن. که در بیرون از مرزهای ایران نیز نامی آشنا برای مردمان غیرایرانی به شمار میرفتند.
مقدسی، جغرافیدان بزرگ قرن چهارم هجری به مراسمی مربوط به جشن تیرگان در کاشان پرداخته و یادآور میشود که در حومه کاشان کوهی هست که آب همانند عرق از آن میچکد ولی جریان نمییابد؛ چون تیرروز از ماه تیر [۱۳ تیر] شود مردم در پای کوه گرد آمده و به کوه میزنند و ظرفی که همراه خود آورده را پر کرده و با خود به نیات مختلف به خانه میبرند.
تیرگان و داستان آرش کمانگیر[8]
از افسانه هایی که به جشن تیرگان نسبت میدهند میتوان به داستان یا افسانه آرش کمانگیر (شیواتیر) اشاره کرد. بیرونی در آثارالباقیه درباره جشن تیرگان و پیوند آن با آرش کمانگیر آورده است پس از آنکه افراسیاب بر منوچهر غلبه کرد او را در طبرستان محاصره نمود؛ بر این قرار دادند که حدود خاکی که از ایران باید به توران برگردد به واسطه خط سیر تیری معین گردد.
در این هنگام فرشته سپندارمذ (اسفندارمذ) حاضر گشته، امر کرد تا تیر و کمانی بنا بر آنچه که در اوستا آمده مهیا کنند؛ آنگاه آرش را که مردی شریف، حکیم و دیندار بود، برای انداختن تیر آوردند؛ آرش ابتدا برهنه شد و به پادشاه و مردم گفت: ای پادشاه و ای مردم بدن مرا بنگرید، مرا زخمی و مرضی نیست ولی یقین دارم که پس از انداختن تیر بدنم قطعه قطعه شده و فدای شما خواهم گردید.
پس از آن دست به چله کمان برد و به نیروی خداوندی، تیر را از کمان رها نمود و پس از آن جان به جانآفرین تسلیم کرد. خداوند به باد امر کرد که تیر را حفظ نماید؛ آن تیر از کوه رویان (ناحیه و شهری در مازندران کنونی) به اقصی نقاط مشرق سرزده و تا فرغانه رسید و به ریشه درخت گردکان (که در دنیا درختی بزرگتر از آن نبود) نشست؛ آن موضع را سرحد (مرز) ایران و توران قرار دادند بنابراین جشن تیرگان به مناسبت صلح ایران و توران میباشد.[9]
دور نیست که ایرانیان آیینهای در پیوند با تیشتر (ایزدآب و باران) را با یادواره آرش کمانگیر، به خاطر شباهت تیر آرش با ماه تیر[10] [اشاره پشتها به تیر آرش کمانگیر] در تیرماه برگزار میشده است با هم آمیخته و هر دو را یکجا و با هم جشن تیرگان یا جشن و تیر[11] خوانده باشند. (هینلز،۱۳۸۳: ۸۹)
بیرونی، همچون گردیزی جشن تیرگان را جشنی دوروزه میداند. تیرگان کوچک را در سیزدهم تیر (تیرگان کوچک را خردادروز از ماه تیر (ششم تیر) نیز ذکر کردهاند) و تیرگان بزرگ را در چهاردهم تیر، جشن میگرفتند؛ آنها معتقدند که در تیرگان کوچک، تیر آرش رها شد و در تیرگان بزرگ، تیر آرش فرود آمد.[12]
تیرگان و افسانه کیخسرو
کیخسرو[13] پس از جنگی طولانی با افراسیاب و کشتن او، بر سر راه خان آذر بود که به وی الهام شد به آخر کارش در این دنیا رسیده و باید به جهان ایزدان بپیوندد؛ کیخسرو، اموال بسیاری به موبدان و تهیدستان بخشید و به همه پیام داد که به زودی دست از پادشاهی خواهد کشید.
اطرافیان تلاش کردند که او از این تصمیم صرف نظر کند اما وی موافقت نکرد. پس به سپاهیان و سرداران سفارشهایی کرد و جانشین خود را برگزید؛ سپاه به راه افتاد مگر توس، گیو، بیژن و فریبرز که همراه کیخسرو ماندند. این پنج نفر پس از طی مسافتی به چشمهای گوارا رسیدند و در این هنگام کیخسرو فرمان به ماندن داد و گفت: به جز این شب دیگر کسی او را نخواهد دید و با سرزدن خورشید او با سروش آشنا خواهد شد. او پس از چندی با آب چشمه سر و تن را شست و در خلوت به راز و نیاز پرداخت و پس از آنکه خورشید طلوع کرد از نظرها ناپدید شد.
منبع گزارش یادشده، شاهنامه فردوسی میباشد؛ همزمان با فردوسی در تاریخ قم نیز حسن بن محمد بن حسن قمی آورده است که آن روز، تیرروز از ماه تیر بود و پس از آن رسم شده است که بدان آب و آب دیگر چشمه ها[14] در این روز غسل کنند.
بیرونی در آثار الباقیه، مطالبی بر گزارش فردوسی افزوده و میگوید که بیژن بر چهره کیخسرو که در کنار چشمهای (در بلندی کوهی مشرف به ساوه) از دیدن فرشتهای بیهوش شده بود آب پاشید و کیخسرو چشم گشود؛ رسم شست وشو با این آب و دیگر چشمهها از این زمان پدیدار گشت و پایدار ماند؛ گردیزی نیز غسل کردن ایرانیان در این جشن را به افسانه کیخسرو مرتبط میداند.
او میگوید که مردم آمل در تمام این روز آبتنی کرده و تن میشویند و سپس به جشن آبریزان اشاره کرده و مینویسد که آبریزگان اصفهان آن است که مردم آب بر آب دیگر میریزند و چنانچه در این روز باران بیاید، آن روز را شادمانی کرده و عید میگیرند.[15]
شمس الدین انصاری دمشقی آورده است که ایرانیان در جشنهای خود، شبها آتش میافروزند و سپیدهدمان آب میپاشند و پاشیدن آب برای پاکیزگی است و نیز از آن روی است که چون فیروز، پسر یزدگرد از کار خویش رهایی یافت و شهر اصفهان را بنا کرد، هفت سال باران نبارید. آنگاه که باران آمد، آب باران را بر تن خویش ریختند و پس از آن سال این کار رسم شد.
مراسم جشن تیرگان
در این روز مردم غسل میکردند، سفالینه ها را می شکستند و به سر و روی هم آب می پاشیدند. نقل است که در این جشن مردم به این نیت که از اسارت افراسیاب رهایی یافته بودند، گندم با میوه می پختند و می خوردند. علت آبریزان نیز به خاطر عمل بیژن است که بر روی کیخسرو آب پاشیده بود.
اما شکستن سفال[16] نمیتواند مربوط به داستان کیخسرو یا داستان آرش کمانگیر باشد چرا که این قبیل اعمال (شکستن کوزه و …) با تیشتر خدای آب و باران پیوند دارد و به احتمال این جشنها و حماسهها در یک روز و یا حداقل در یک ماه روی داده است و به این ترتیب آیینهای بزرگداشت تیشتر و نیز آیینهای یادبود آرش شیواتیر و همچنین رسوم مربوط به کیخسرو با هم پیوند خورده و به صورت مشترک برگزار میشوند.جشنهای تیر
از دیگر مراسمی که در این روز رواج داشته میتوان به لال شیش[17] اشاره کرد. جوانان ترکهای به دست گرفته و در خانهها را با ترکه میزدند تا صاحبخانه در را باز کند سپس صاحبخانه را به شکل نمادین با ترکه میزدند و بعد هدایایی از آنها دریافت کرده و در ازای آن، ترکه را به صاحبخانه میدادند تا همچون شیء متبرک و مبارکی آن را تا سال بعد نگهداری کند؛ شیش (ترکه یا تیر) یادمان تیر آرش بوده و رفتار لال بازی حکایت از سکوت و آرامش در عین پنهان کاری دارد.
فال کوزه (چک دوله) از دیگر آیین های جشن تیرگان میباشد. یک روز پیش از جشن، ایرانیان خانههای خود را آب و جارو میکردند؛ آنها دوشیزهای زیبارو برگزیده و کوزه سفالی سبزرنگ دهانگشادی به نام دوله به او می سپردند.
دوشیزه، دوله را پر از آب میکرد و یک دستمال سبز ابریشمی بر دهانهاش میگذارد و سپس دوله را نزد مردم میبرد و هر کسی به هر نیتی، شیئی در آن میگذاشت. پس از آن دوشیزه جوان، دوله را در پای درختی همیشه سبز (مورد یا سرو) قرار میداد.
بعد از انجام برخی مراسم (آبریزان) و آبتنی) ادامه چک دوله برگزار میشد و همه کسانی که در دوله چیزی انداخته بودند در پای درخت جمع میشدند؛ در این هنگام دوشیزه، دوله را میان جمع میآورد و از پیرمردان خواسته میشد به ترتیب شعری بخوانند؛ پس از اتمام هر یک از اشعار، دوشیزه یکی از اشیا را از دوله در میآورد و صاحب آن شیء در مییافت که شعر خوانده شده جواب فال و نیت اوست .
جشن تیرگان که قدمت آن به پیش از میلاد مسیح بر میگردد هم اکنون در بین ایرانیان ارمنی و همچنین دیگر ارامنه جهان مرسوم است و همه ساله تابستان برگزار میشود.
آیین قالیشویان اردهال نیز ریشه در جشن تیرگان و طلب باران دارد که در گذر زمان تنها شکل و زمان اجرای آن تغییر کرده است. این مراسم در مشهد اردهال (۴۰ کیلومتری غرب کاشان) برگزار میشود. در این مکان، امامزاده سلطان علی بن محمد باقر قرار دارد و هر ساله در دومین جمعه ماه مهر[18] (پیشتر در سیزدهم مهر یا تیرروز از ماه مهر) به مناسبت شهادت ایشان مراسم خاصی برگزار میشود.
در این مراسم یکی از قالیهای درون بنای امامزاده به عنوان قالیای که به هنگام شهادت، پیکر امامزاده را در آن پیچیده بوده اند به صورت لوله شده بر دوش جوانان قرار میگیرد و آنان قالی را به چشمهای که در نزدیکی این محل قرار دارد میبرند و به دنبال این، دسته افرادی با چوبدستیهای بلندی که به دست دارند حرکت میکـنند (چوبدستی را در هوا به نماد مبارزه با قاتل امامزاده تکان میدهند)؛ قالی به کنار چشمه آورده میشود و آب چشمه را به نشانه غسل دادن امامزاده بر آن میافشانند و آنگاه آن را به سوی بنا باز میگردانند.
در این هنگام چوب به دستها با دویدن و حرکت دادن چوبها و فریاد و خروش نبرد نمادین با قاتل امامزاده (اشقیا) را ادامه میدهند. در مرحله آخر فرش را به گروهی که در درگاه ورودی هستند میسپارند تا به درون بنا برده و پهن کنند (نقل است که در این زمان چنان مراسم ویژهای برگزار میشود که عدهای بیهوش میشوند)؛ این مراسم را میتوان یکی از جشنهای تغییر شکل یافته تیرگان به شمار آورد.

دیگر جشنهای ماه تیر
جشن آغاز تابستان؛ نخستین روز تیر
این جشن همراه با آغاز تابستان، انقلاب تابستانی و آغاز سال نو بنا بر گاهشماری گاهنباری میباشد. در این روز مراسم پُرسه[19] همگانی به یاد روان و فروهر درگذشتگان انجام میشود؛ بنا بر روایات در چنین روزی گروه زیادی از ایرانیان جان خویش را در پاسداری از میهن فدا کردهاند. در بسیاری از شهرهای ایران در صبح روز پرسه، مردم به دیدن خانوادههایی میروند که سال گذشته (بنا بر گاهشماری گاهنباری) کسی از میان آنها در گذشته است.
نیایش پیر نارستانه؛ پنجم تا نهم تیر
زرتشتیان هر ساله به مدت پنج روز در این زیارتگاه که در سی کیلومتری شهر یزد (پشت کوه دربید) قرار دارد مراسم ویژهای برگزار میکنند. به باور مردم، این مکان، جایگاه پنهان شدن شاهزاده اردشیر یکی از شاهزادگان ساسانی میباشد که در هنگام حمله تازیان به این محل گریخته و بنابر روایتی او بر شکارچی روشنبینی نمایان شده و از او خواسته که بنای پیر نارستانه را پایه گذاری کند.
جشن نیلوفر؛ ششم تیر
این جشن به احتمال به مناسبت شکوفاشدن گلهای نیلوفر در روزهای آغاز تابستان میباشد. در فرهنگ آریایی، نیلوفر جایگاه والایی دارد (چون ریشهاش در آب و چشمش بر آسمان است)، به همین جهت شکوفاشدن آن به نماد رفتار روشن فطرت انسانی، بسیار قابل احترام است. گل نیلوفر بر بدنه کاخ آپادانا، در دست بزرگان ملل، در حاشیه لباس هخامنشیان، در تاق بستان (طاق بستان) کرمانشاه و… دیده میشود و از آن به نماد صلح و زندگی یاد شده است.
گاهنبار میدیو شهیم (میدیوشم)؛ یازدهم تا پانزدهم تیر
از ترکیب واژه اوستایی «مئیذیو» به معنای میان و «شَمَه» به معنی تابستان، ترکیب مئیذیوشمه (میدیوشهیم) به معنای میانه تابستان ساخته میشود و دومین جشن گاهنباری به حساب میآید؛ این جشن به سبب یادآوری دومین مرحله آفرینش (پدیدار شدن آب) میباشد. از دیگر جشنهای پانزدهم تیر میتوان به جشن خام خواری[20] اشاره کرد که مراسم این جشن به صورت دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی ها میباشد.
زیارت پارس بانو؛ شانزدهم تا بیستم تیر
زرتشتیان هر ساله هنگام این جشن به مدت پنج روز به زیارتگاه پارس بانو که در ۱۲۰ کیلومتری شمال غربی یزد قرار دارد، رفته و مراسم خاصی برگزار میکنند.
بنا به باور مردم این نیایشگاه، محل پنهان شدن، جان باختن و ناپدید شدن خاتون بانو (دختر یزدگرد) بوده است که ایشان در خواب نابینایی نمایان شده و پس از شفای چشمان وی از او میخواهد تا بنای این نیایشگاه را پی ریزی کند.
عید نو سردایل؛ شانزدهم تیر
عید نوسردایل (آب ریزان) یکی از جشنهای آشوریان میباشد؛ در این روز ایشتار (الهه عشق و باروری) به دنبال نجات همسر خود، تموز که به دست خدای تاریکی و پلیدی (تیامات) اسیر شده بود به دنیای زیرزمینی رفت. در باور آشوریان ایران، آبریزان برای روز برگشتن او میباشد.[21] روایت دیگر برای این جشن، متبرک شدن دریاچه ارومیه توسط تومای مقدس و فرمان او مبنی بر پاشیدن آب به یکدیگر جهت غسل تعمید سمیباشد.
از دیگر مراسمی که در تیرماه برگزار میشود میتوان به آتش افروزی و کشتی لوچو اشاره کرد که در اواخر تیرماه در شمال ایران (تبرستان) رواج داشته است.جشنهای تیر
پانوشت
[1] پیش از مطالعه این قسمت از آنجا که جشن تیرگان با عنصر آب رابطه ای تنگاتنگی دارد پیشنهاد میشود ابتدا بخش آب به عنوان مبانی این جشن مورد مطالعه قرار گیرد.
[2] تیرماه (چهارمین ماه سال)، برابر برج شیر بوده و در تقویم ایرانی چند سده به آغاز فصل پاییز رسیده بود بدین معنی که از زمان خسروپرویز در پی نابسامانیهای کشور، محاسبهی کبیسه به دست فراموشی سپرده شد. در نتیجه با گذشت زمان، آغاز سال یعنی فروردین، از اول بهار به اول تابستان کشانده شد و مدتها در این وضعیت کبیسه میکردند؛ این نابسامانیها ناگزیر برگزاری جشنها، آیینهای کشاورزی و به ویژه زمان گرفتن مالیات را تغییر می داد. (روح الامینی، ۱۳۷۶: ۱۰۵)
در برخی منابع که به جشن تیرگان و خوراکیهای آن اشاره داشته اند آمده است که در شهر فیروزکوه بعد از شام،گندم، شاهدانه، گردو، شیرینی و میوه و چایی بر روی کرسی میگذارند؛ کرسی نشان دهنده فصل سرما یا حداقل فصول خنک و معتدل است که این شرایط میتواند به فصل بهار نزدیک باشد.
[3] از آنجا که طبق تقویم جدید سه ماه سی و یک روزه را پشت سر نهادهایم و زمان جشنها را نهادهایم طبق تقویم کهن در ماه سی روزه محاسبه شده است بنابراین زمان جشنها به سه روز جلوتر منتقل میشود. قابل ذکر است این جشن تیرگان هنوز هم در مازندران برگزار میشود و تا چند سال پیش در شهرهای چون سنگسر، فیروزکوه، دماوند، دامغان، ساری، بابل، آمل، نوشهر، شهسوار و طالقان رواج داشته است.
[4] در عهد باستان تنها هفت کشور در زمین وجود داشته است.
[5] بین تیر به معنای پیکان یا گلوله که امروزه کاربرد دارد با تیشتر و تیر که نام ایزدباران میباشد پیوندی وجود ندارد.
[6] از دیگر اسناد کهن (قرن دوم هجری) که به جشن تیرگان اشاره کردهاند میتوان از کتاب شهرهای ایران در روزگار پارتیان و ساسانیان نوشتهی پیگولوسکایا نام برد.
[7] abdozara
[8] شهمردان بن رازی در روضه امنجمین ذکر کرده است که پیوندی میان تیرگان و افسانه آرش نمیبیند.
[9] جشن تیرگان را جشنی در بزرگداشت آرش و تقدیس رشادت او نیز خواندهاند؛ معمولاً در این روز رعد و برق روی میدهد.
[10] دو صفتی که در مینوی خرد و خرده اوستا به تیر نسبت داده اند عبارتند از:
الف. رایومند: باشکوه و پرفروغ
ب. فرهمند: صاحب بزرگی
[11] ستاره تیر در یونان، سیریوس نامیده میشود.
[12] آرش (ایرخش) به معنای آریایی میباشد؛ او شباهنگام در کوه ائیریو خشوت، تیرش را پرتاب میکند و شب بعد تیرش در خوانونت در کنار جیحون بر تنه درخت تناور گردویی مینشیند؛ در اینجا آرش نماد آریاییهایی بوده که به تعقیب تورانیان تا نزدیکی جیحون پرداختهاند اما برای آنکه این روز همواره در خاطر بماند آن را در قالب اسطوره معرفی کرده اند چه آنکه فردگرایی یکی از مشخصه های اصلی اسطوره میباشد که در آرش نمود پیدا کرده است.
[13] کیخسرو در کتابهای دینی آیین زرتشت با آناهیتا (ایزدبانو یا فرشته آب) سروکار زیادی دارد؛ چه آنکه در برخی مواقع برای این ایزدبانو قربانی میداد و آناهیتا ، حاجتش را برآورده میساخت.
[14] در ایران با چشمه های فراوانی برخورد میکنیم که از نظر مردم بومی قدات ویژهای دارند؛ این چشمهها و این قداست ریشه در آبریزان دارد و نمودی از ناخودآگاه جمعی ما ایرانیان به حساب میآید (مثل چشمه علی).
[15] به احتمال مراسم آبریزان در اصفهان به هنگام حکومت آل زیار رونق گرفته است. بنیانگذاران آل زیار اهل مازندران بودند و میکوشیدند آیینهای ایرانی را زنده نگه دارند از کسانی که بعدها به جشن آبریزان در اصفهان زمان شاه عباس اشاره کردهاند میتوان از، دلاوله جهانگرد ایتالیایی و فیگوئروا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس صفوی یاد کرد.
[16] معمولاً در کنار قلعه هایی که در پای کوه های باستانی وجود دارند سفالهای شکسته فراوانی دیده میشود و جالب اینجاست که این قلعهها جایی ساخته شده اند که دسترسی به آب بسیار سخت بوده است؛ سفالهای شکسته اطراف قلعهها با مراسم نیایش تیشتر و آناهیتا پیوندی ناگسستنی دارد.
[17] این مراسم نام های دیگری چون، لال شو (شب لال)، لال شوش و.. نیز دارد؛ در فرامرزکلار (سوادکوه) کسی که می خواست نقش لال باشد در غروب آفتاب هب رودخانه دِرکا که آبی بسیار سد داشت می رفت تا از شدت سرما قدرت صحبت کردن نداشته باشد.
[18] بزرگانی چون: سعید نفیسی، جلال آل احمد و جابر عنصری آیین قالیشویان را بازماندهای از جشن مهرگان میدانند و این در حالیست که مراسم آن بیشتر با تیرگان همسان میباشد.
[19] این واژه در میان کردها به صورت پِرس تلفظ میشود.
[20] بیرونی در آثار الباقیه از این جشن به نام عمس یا غفس یاد کرده است.
[21] همچنان که اشاره شد امروزه در پشت سر کسانی که سفری در پیش آب میریزند که درواقع ریختن آب، تمنای برگشت اوست و این رسم میتواند ریشه در اسطورهها داشته باشد.جشنهای تیر