ریشهها و خاستگاه قوم ماد
قوم ماد از شاخههای مهم اقوام آریایی بود که در حدود هزارهی نخست پیش از میلاد، از نواحی استپهای جنوب روسیه و آسیای میانه به فلات ایران مهاجرت کردند. این مهاجرت بخشی از جنبش بزرگ اقوام هند و ایرانی بود که گروهی به سمت هند و گروهی دیگر به سوی ایران حرکت کردند. شاخهی ایرانی در این مهاجرت به دو بخش عمده تقسیم شد: مادها و پارسها. مادها بیشتر در غرب و شمالغرب ایران (محدودهی کنونی کردستان، همدان، آذربایجان و بخشی از کرمانشاه) ساکن شدند، در حالی که پارسها به جنوب ایران رفتند.
موقعیت جغرافیایی
سرزمین ماد بهطور تقریبی شامل نواحی همدان (هگمتانه)، کرمانشاه، کردستان، بخشی از آذربایجان و مناطق کوهستانی زاگرس میشد. این موقعیت جغرافیایی دو ویژگی مهم داشت:
- طبیعت کوهستانی و دژهای طبیعی: که به مادها امکان دفاع و مقاومت در برابر دشمنان را میداد.
- راههای ارتباطی: سرزمین ماد در مسیر ارتباطی میان بینالنهرین، فلات ایران و آسیای صغیر قرار داشت و این موقعیت، اهمیت اقتصادی و سیاسی ویژهای به آن بخشید.
- شواهد تاریخی و باستانشناسی
نخستین بار نام مادها در کتیبههای آشوری (سدهی نهم پیش از میلاد) دیده میشود. پادشاهان آشور در این کتیبهها از سرزمینهای کوهستانی شرق خود یاد کردهاند که طوایف ماد در آنجا زندگی میکردند. آشوریها مادها را «مادای» یا «مادایو» مینامیدند.
از دیدگاه باستانشناسی نیز آثار متعددی از استقرارهای کهن در این منطقه یافت شده است که نشان میدهد مادها پیش از تشکیل دولت واحد، در قالب قبایل نیمهمستقل زندگی میکردند. یافتههایی از تپه هگمتانه، زیویه، حسنلو و نوشیجان برخی از نشانههای فرهنگ ماد را آشکار میسازد.
جایگاه در میان اقوام آریایی
مادها بهعنوان نخستین شاخهی ایرانی که توانست به یک قدرت سیاسی متحد تبدیل شود، نقشی تعیینکننده در تاریخ ایران باستان داشتند. در مقایسه با پارسها که بعدها امپراتوری هخامنشی را پدید آوردند، مادها نخستین تجربهی حکومتی ایرانی را بنا نهادند و بنیانهای سیاسی و اجتماعی ویژهای ایجاد کردند که بعدها الگوی پارسها شد.
ماد بزرگ و ماد کوچک
در منابع تاریخی و جغرافیایی، بهویژه نوشتههای یونانی و آشوری، سرزمین ماد به دو بخش تقسیم میشد: ماد بزرگ (Media Magna) و ماد کوچک (Media Atropatene).
۱. ماد بزرگ (Media Magna)
- قلمرو اصلی و مرکزی مادها بود.
- حدود آن از شرق به دشتهای مرکزی ایران، از غرب به آشور و بینالنهرین، از شمال به کوههای البرز و دریای خزر، و از جنوب به لرستان و بختیاری میرسید.
- پایتخت آن هگمتانه (همدان امروزی) بود که هرودوت آن را شهری با هفت حصار توصیف کرده است.
- ماد بزرگ در حقیقت هستهی اصلی قدرت مادها بود و بیشتر شاهان ماد از این منطقه برخاستند.
۲. ماد کوچک (Media Atropatene)
- در شمالغرب ایران و نواحی آذربایجان کنونی قرار داشت.
- نام آن برگرفته از ساتراپ یا فرمانروایی به نام آتروپات است که پس از سقوط امپراتوری هخامنشی، در دوران اسکندر و جانشینانش، این منطقه را حفظ کرد.
- واژهی «آتروپاتن» بعدها به شکلهای گوناگون درآمد، از جمله «آذربایگان» و در نهایت «آذربایجان».
- ماد کوچک نسبت به ماد بزرگ، وسعت کمتری داشت اما به دلیل موقعیت راهبردیاش (دروازهی ورود به قفقاز و آسیای صغیر) اهمیت سیاسی و نظامی بالایی داشت.
اهمیت این تقسیمبندی
- ماد بزرگ نماد اقتدار سیاسی و مرکز شاهنشاهی بود.
- ماد کوچک بیشتر بهعنوان منطقهای مرزی و نظامی نقش ایفا میکرد که بعدها هم در دورههای هخامنشی، اشکانی و ساسانی اهمیت خود را حفظ کرد.
تشکیل حکومت ماد
مادها در آغاز بهصورت قبایل پراکنده و نیمهمستقل زندگی میکردند. هر قبیله رهبری محلی داشت و ارتباط میان آنها بیشتر بر پایهی سنتها و پیوندهای قبیلهای بود. با وجود توان نظامی و سختکوشی، نبود یک قدرت مرکزی، آنها را در برابر دشمنان بزرگی چون آشور آسیبپذیر میکرد. همین شرایط تاریخی زمینه را برای شکلگیری نخستین دولت ماد فراهم ساخت.
دیاکو: نخستین شاه ماد
بر اساس روایت هرودوت، مردی به نام دیاکو (در منابع یونانی Deioces) در میان قبایل ماد از احترام و نفوذ زیادی برخوردار بود. او بهعنوان داور میان اختلافات قبیلهای عمل میکرد و به سبب عدالت و خردمندی، شهرت یافت. سرانجام قبایل ماد او را بهعنوان پادشاه برگزیدند.
- دیاکو نخستین بار توانست قبایل پراکندهی ماد را زیر یک فرمان مرکزی گرد آورد.
- او پایتخت خود را در هگمتانه (اکباتان/همدان) بنا نهاد. هرودوت این شهر را با هفت حصار متحدالمرکز توصیف میکند که هر حصار به رنگی خاص بود و در مرکز آن کاخ و خزانهی شاهی قرار داشت.
- هدف اصلی دیاکو، ایجاد نظم سیاسی و تثبیت اقتدار شاهی در میان مادیان بود.
فرورتیش و ادامهی راه
پس از دیاکو، پسرش فرورتیش (در منابع یونانی Phraortes) به قدرت رسید. او سیاست پدرش را ادامه داد و قلمرو ماد را گسترش داد. فرورتیش تلاش کرد تا همهی قبایل ایرانی، از جمله پارسها را متحد سازد. او در جنگ با آشوریان شکست خورد و کشته شد، اما زمینه را برای قدرتیابی جانشینش فراهم کرد.
هووخشتره: اوج قدرت ماد
بزرگترین شاه ماد، بدون تردید هووخشتره (Cyaxares در منابع یونانی) بود. او توانست ماد را از یک اتحادیهی قبایل به یک قدرت منطقهای بزرگ تبدیل کند.
- اصلاحات نظامی: هووخشتره ارتش ماد را سازماندهی کرد. او نخستین کسی بود که سپاه ماد را به واحدهای مشخصی از پیادهنظام، سوارهنظام و کمانداران تقسیم کرد.
- سقوط آشور: در اتحاد با بابلیان، او موفق شد امپراتوری بزرگ و کهن آشور را شکست دهد. در سال ۶۱۲ پ.م، پایتخت آشور، یعنی نینوا، به دست نیروهای ماد و بابل فتح شد. این رویداد نقطهی عطفی در تاریخ خاور نزدیک بود.
- گسترش قلمرو: هووخشتره مرزهای ماد را تا آناتولی، قفقاز و شرق ایران گسترش داد. او بهنوعی بنیانگذار نخستین شاهنشاهی ایرانی شد.
اهمیت دورهی دیاکو و هووخشتره
- دیاکو نماد تشکیل دولت و تمرکز قدرت در ایران است.
- هووخشتره نماد اوج اقتدار سیاسی و نظامی ماد محسوب میشود.
- در مجموع، این دوره سرآغاز تاریخ شاهنشاهی در ایران بود که بعدها با هخامنشیان ادامه یافت.
ساختار سیاسی و نظامی مادها
دولت ماد یکی از نخستین نمونههای تشکل سیاسی ایرانی بود که از حالت قبیلهای فراتر رفت و به ساختاری شاهنشاهی نزدیک شد. این ساختار هرچند در مقایسه با هخامنشیان سادهتر بود، اما بنیانهای اصلی دولتهای بعدی ایران را شکل داد.
ساختار سیاسی
- شاه (خشتره/شاهنشاه)
- شاه در رأس هرم قدرت قرار داشت. او هم رهبر سیاسی و هم فرمانده نظامی بود.
- مشروعیت شاه بیش از هر چیز بر اساس اقتدار قبیلهای و توان نظامی استوار بود، نه نظام دیوانسالاری پیشرفته.
- پادشاهان ماد همچون دیاکو و هووخشتره، علاوه بر فرماندهی جنگ، در نقش داور و برپاکنندهی عدالت نیز شناخته میشدند.
- اشراف و بزرگان قبیلهای
- مادها هنوز پیوندهای قبیلهای خود را از دست نداده بودند. اشراف و بزرگان قبیله در تصمیمگیریها و پشتیبانی از شاه نقش داشتند.
- این اشراف در مقابل وفاداری، زمین و امتیازات سیاسی دریافت میکردند.
- شهرها و دژها
- مهمترین شهر مادها هگمتانه بود که پایتخت سیاسی و مذهبی نیز محسوب میشد.
- افزون بر آن، دژها و مراکز نظامی در نقاط راهبردی ساخته میشدند (مانند نوشیجان و زیویه) که نقش نگهبانی از قلمرو را داشتند.
نظامیگری مادها
قدرت مادها بیش از هر چیز به ارتش آنها وابسته بود.
- اصلاحات نظامی هووخشتره
- او نخستین فرمانروایی بود که ارتش ماد را به واحدهای پیادهنظام، سوارهنظام و تیرانداز تقسیم کرد.
- این تقسیمبندی بعدها توسط هخامنشیان و حتی در ارتشهای کلاسیک یونانی و رومی تأثیر گذاشت.
- ابزار و شیوههای جنگی
- سپاه ماد از نیزه، شمشیر، سپرهای بزرگ چرمی و کمان بهره میبرد.
- سوارهنظام ماد یکی از عوامل اصلی پیروزی بر آشور بود.
- دژهای کوهستانی و مهارت در جنگهای محاصره، از ویژگیهای ارتش مادها محسوب میشد.
- جنگ با قدرتهای همسایه
- نبردهای مادها بیشتر با آشوریان، اورارتوییها و بعدها لیدیها در آسیای صغیر بود.
- اتحاد ماد و بابل در جنگ علیه آشور یکی از مهمترین ائتلافهای سیاسی ـ نظامی جهان باستان به شمار میرود.
اهمیت سیاسی ـ نظامی مادها
- مادها با ایجاد نخستین ارتش سازمانیافتهی ایرانی، زمینهساز قدرتهای بعدی شدند.
- ترکیب اقتدار قبیلهای با ساختار شاهنشاهی، الگویی شد که در دورهی هخامنشیان تکامل یافت.
- توان نظامی مادها باعث شد برای نخستین بار ایران در معادلات سیاسی منطقهای بهعنوان یک قدرت مستقل ظاهر شود.
فرهنگ و دین مادها
شناخت فرهنگ و دین مادها کار سادهای نیست، زیرا آثار مستقیمی از خود بر جای نگذاشتهاند و بیشتر دانستههای ما از منابع یونانی (مانند هرودوت) و شواهد باستانشناسی به دست آمده است. با این حال، میتوان گفت فرهنگ مادها حلقهی واسطی میان سنتهای آریایی و شکلگیری تمدن ایرانی در دورهی هخامنشی بود.
باورهای دینی
- ریشههای آریایی
- مادها همانند دیگر اقوام هند و ایرانی، باورهایشان بر پایهی پرستش نیروهای طبیعی، ایزدان و عناصر مقدس (مانند آتش، آب، خورشید) استوار بود.
- آیین قربانی حیوانات در نزد آنان رواج داشت.
- نفوذ اندیشههای زرتشتی
- بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که در دورهی ماد، اندیشههای زرتشتی در حال گسترش بود.
- هرودوت به وجود کاهنان ماد با نام مغان اشاره میکند. مغان در واقع طبقهی روحانی مادها بودند که بعدها در سراسر ایران نفوذ یافتند.
- باور به دوگانهی خیر و شر و اهمیت ایزدان چون اهورامزدا در این دوره قوت گرفت.
- پرستش در فضای باز
- برخلاف تمدنهای بینالنهرین، مادها معابد بزرگ سنگی نداشتند. پرستش غالباً در فضای باز، بر فراز کوهها یا در نزدیکی آتشکدههای ابتدایی انجام میگرفت.
- برخی بقایای معابد مانند نیایشگاه نوشیجان تپه نشانههایی از آیین دینی مادها را نشان میدهد.
زبان و ادبیات
- زبان مادها از شاخهی ایرانی باستان و خویشاوند با زبان پارسی باستان بود.
- متون مکتوب مستقیمی از زبان مادی در دست نیست، اما برخی واژهها از طریق کتیبههای هخامنشی و نوشتههای یونانی به ما رسیده است.
- واژههایی چون اسپه (اسب)، فرورتی (نام شاه)، و حتی واژههایی که بعدها در پارسی نو ماندگار شدند، ریشهی مادی دارند.
هنر و فرهنگ مادی
- معماری
- دژها و استحکامات کوهستانی بخش اصلی معماری مادها بود.
- تپهی نوشیجان در نزدیکی ملایر و دژ زیویه نمونههای مهمی از معماری مادیاند.
- در معماری مادها استفاده از ستونهای چوبی و تالارهای بزرگ دیده میشود که بعدها در معماری هخامنشی به اوج رسید.
- فرهنگ اجتماعی
- جامعهی مادها همچنان بر پایهی قبیله استوار بود. خانواده و پیوندهای خویشاوندی اهمیت زیادی داشتند.
- نقش زنان در اقتصاد کشاورزی و دامپروری چشمگیر بود، هرچند مدارک مستقیمی از جایگاه سیاسی یا دینی آنان در دست نیست.
اهمیت فرهنگی مادها
- مادها زمینهساز پیوند باورهای کهن آریایی با اندیشههای زرتشتی بودند.
- نهاد مذهبی «مغان» که در دورههای بعد نقش مهمی در دین و سیاست ایران ایفا کرد، ریشه در ماد داشت.
- هنر و معماری مادها، گرچه سادهتر از هخامنشیان بود، اما نخستین الگوها را برای شکوه معماری ایرانی پایهگذاری کرد.
اقتصاد و جامعه مادها
اقتصاد و جامعهی مادها بر پایهی شرایط جغرافیایی و شیوهی زندگی قبیلهای شکل گرفته بود. سرزمین کوهستانی و حاصلخیز زاگرس، همراه با دشتهای محدود و چراگاههای وسیع، سبب شد که کشاورزی و دامپروری دو ستون اصلی معیشت مادها باشد.
کشاورزی و دامپروری
- کشاورزی
- در دشتهای همدان، کرمانشاه و کردستان، مادها به کشت غلاتی مانند گندم و جو میپرداختند.
- باغداری و کشت انگور نیز در مناطق حاصلخیز رواج داشت.
- شواهد باستانشناسی از ابزارهای کشاورزی نشان میدهد که روشهای سنتی چون شخم با گاوآهن و آبیاری ابتدایی رایج بود.
- دامپروری
- پرورش دام (گاو، گوسفند و بز) نقش اساسی در اقتصاد داشت.
- اسبهای مادی شهرت فراوانی داشتند و در جنگها و همچنین بهعنوان کالای تجاری ارزشمند مبادله میشدند. در منابع آشوری بارها به «اسبهای مادی» اشاره شده است.
دادوستد و اقتصاد تجاری
- موقعیت جغرافیایی مادها میان بینالنهرین، آسیای صغیر و فلات مرکزی ایران، آنها را در مسیر راههای تجاری مهم قرار داده بود.
- مادها علاوه بر غلات و دام، کالاهایی چون فلزات، چوب، و پارچههای دستباف مبادله میکردند.
- آنها به دلیل همسایگی با آشوریان و بابلیان، در زمینهی مبادلات فرهنگی و اقتصادی نیز تحت تأثیر قرار داشتند.
ساختار اجتماعی
جامعهی مادها مانند دیگر جوامع باستانی، ساختاری طبقاتی داشت:
- شاه و خاندان سلطنتی
- در رأس جامعه قرار داشتند و فرمانروایی سیاسی و نظامی را در اختیار داشتند.
- اشراف و بزرگان قبیلهای
- طبقهی جنگاوران و زمینداران بزرگ که در تصمیمات سیاسی و جنگها نقش محوری داشتند.
- روحانیون (مغان)
- جایگاهی ویژه در جامعه داشتند و مسئول برگزاری آیینهای دینی، تفسیر باورها و حفظ سنتها بودند.
- کشاورزان و دامداران
- بیشترین جمعیت جامعه را تشکیل میدادند و پایهی اقتصادی کشور بر دوش آنها بود.
- پیشهوران و صنعتگران
- در شهرها و دژها مستقر بودند و تولید ابزار، ظروف، پارچه و آثار فلزی را بر عهده داشتند.
زندگی روزمره
- خانهها غالباً از خشت و چوب ساخته میشدند و سقفهای مسطح داشتند.
- پوشاک مادها بر اساس منابع یونانی شامل رداهای بلند، شلوارهای چیندار و کلاههای نوکتیز بود که بعدها در سراسر ایران رواج یافت.
- نقش زنان در اقتصاد (بهویژه در کشاورزی و دامپروری) پررنگ بود، اما در منابع تاریخی کمتر به آن پرداخته شده است.
اهمیت اقتصاد و جامعه مادها
- اقتصاد مادی، هرچند ساده، توانست پایههای یک دولت متمرکز را پشتیبانی کند.
- طبقات اجتماعی مادها، الگویی شد که بعدها در هخامنشیان به شکلی گستردهتر و دیوانسالارانهتر ادامه یافت.
- جایگاه ویژهی اسب در اقتصاد و ارتش مادها، یکی از عوامل قدرت نظامی آنان در نبردهای منطقهای بود.
سقوط مادها و پیوستن به هخامنشیان
پس از اوج قدرت در زمان هووخشتره، مادها همچنان بهعنوان یک قدرت منطقهای مطرح بودند، اما همزمان با ظهور قدرتهای نوظهور، زمینهی فروپاشی آنان فراهم شد.
ضعف داخلی و مرگ هووخشتره
* پس از مرگ هووخشتره، قدرت مادها به دلیل **نبود جانشین قدرتمند و نهاد دیوانسالاری منسجم** کاهش یافت.
* قبایل تحت رهبری مادها همچنان استقلال نسبی داشتند و هماهنگی کامل با مرکز نداشتند.
* این وضعیت باعث شد که قدرت سیاسی مادها آسیبپذیر شود.
ظهور کوروش و پارسها
در جنوب فلات ایران، قوم پارس در استان فارس زندگی میکرد و تحت سلطهی مادها بودند.
کوروش بزرگ (*Cyrus the Great*)، رهبر پارسها، با هوشمندی سیاسی و نظامی توانست روابط قبایل و شهرهای مختلف را به نفع خود تغییر دهد.
*او با پیمان و حتی شورشهای منطقهای، قدرت مادها را به چالش کشید و نهایتاً در سال ۵۵۹ پ.م، مادها به سلطه پارسها درآمدند.
اتحاد و پیوستن به هخامنشیان
کامبیز، پدر کوروش، و سپس خود کوروش موفق شدند قلمرو مادها را بدون نبرد گسترده به تصرف درآورند.
*ازدواج کوروش با میتریدات، دختر هووخشتره به تثبیت صلح و مشروعیت او کمک کرد.
* بدین ترتیب، مادها به هستهای از **امپراتوری هخامنشی** تبدیل شدند و بسیاری از ساختارهای سیاسی و نظامی آنان به پارسها منتقل شد.
میراث مادها در دوره هخامنشی
* سازماندهی ارتش، ساختار شاهنشاهی، معماری و حتی طبقات اجتماعی مادها، به هخامنشیان منتقل شد.
* مغان و برخی باورهای دینی مادها، همچنان در دورهی هخامنشی پابرجا بود و الهامبخش نهادهای دینی و اجتماعی شدند.
* در واقع، مادها نه بهطور کامل نابود شدند و نه از تاریخ حذف؛ بلکه **هویت آنها در بستر شاهنشاهی هخامنشی ادامه یافت**.
جمعبندی سقوط
* ضعف جانشینی و اتحاد قبیلهای ناکامل باعث شد که مادها نتوانند قدرت خود را پس از هووخشتره حفظ کنند.
* ظهور کوروش و اتحاد با پارسها، نقطهی عطفی در تاریخ ایران بود که مسیر شکلگیری نخستین امپراتوری ایرانی را هموار کرد.
هنر و معماری مادها
هنر و معماری مادها بهعنوان یکی از نخستین جلوههای فرهنگ ایرانی باستان، میانجی مهمی میان سنتهای کهن زاگرسی و شکوه هخامنشی بهشمار میرود. آثار بهجامانده از آنها بیشتر شامل دژها، معابد، ابزار فلزی و سنگنگارههاست که تصویری روشن از سبک زندگی، باورهای دینی و شیوهی حکمرانی آنان به دست میدهد.
معماری مادی
- دژها و استحکامات
- معماری مادها بیش از هر چیز نظامی بود. دژهای کوهستانی، قلعهها و حصارهای محکم برای حفاظت از شهرها و مراکز سیاسی ساخته میشدند.
- تپه نوشیجان (در نزدیکی ملایر) از برجستهترین نمونههای معماری مادی است. در این مجموعه، تالار ستوندار، معبد آتش و استحکامات نظامی دیده میشود که بیانگر اهمیت همزمان دین و جنگ در ساختار مادهاست.
نمایی از نوشیجان تپه
- کاخها و تالارها
- هرودوت از کاخ شاهی در هگمتانه یاد میکند که در مرکز شهر و در میان حصارهای متحدالمرکز قرار داشت.
- تالارهای بزرگ با ستونهای چوبی و سقفهای گسترده، از ویژگیهای معماری درباری مادها بودند که بعدها در تختجمشید به اوج شکوفایی رسید.
هنر مادی
- فلزکاری و صنایع دستی
- مادها در ساخت اشیای فلزی مهارت داشتند. ظروف زرین و سیمین، سلاحها و زیورآلات مادی نشاندهندهی پیشرفت آنها در هنر فلزکاری است.
- بسیاری از این آثار در گنجینههای زیویه و حسنلو کشف شدهاند.
- نقوش و سنگنگارهها
- نقشمایههای حیوانی (شیر، گاو، عقاب) و ترکیب آنها با نقوش هندسی، از ویژگیهای هنر مادی است.
- سنگنگارهها، بهویژه در نواحی مرزی، علاوه بر جنبهی هنری، کارکرد سیاسی و آیینی داشتند.
اهمیت هنر و معماری مادی
- معماری دفاعی مادها (دژها و حصارها) پایهای شد برای شهرسازی نظامی در ایران باستان.
- تالارهای ستوندار مادی الهامبخش معماری عظیم هخامنشی گردید.
- پیوند هنر مادی با سنتهای ایلامی (مانند کولفرح) و اورارتویی، زمینهساز پیدایش یک سبک اصیل ایرانی شد که بعدها در سراسر خاورمیانه اثر گذاشت.
روابط خارجی مادها
مادها در سرزمینی قرار داشتند که دروازهی ارتباطی میان فلات ایران و تمدنهای بینالنهرین و آسیای صغیر بود. این موقعیت جغرافیایی آنها را همواره درگیر روابط سیاسی، نظامی و اقتصادی با همسایگان قدرتمندشان میکرد.
روابط با آشوریان
- مهمترین دشمن تاریخی مادها، آشوریان بودند.
- آشوریها بارها به سرزمین ماد حمله کردند و قبایل مادی را به باجگزاری واداشتند. در کتیبههای آشوری، از «مادای» بهعنوان سرزمینی کوهستانی یاد شده که بهطور مرتب مورد تهاجم قرار میگرفت.
- اوج این دشمنی در دوران هووخشتره رخ داد؛ جایی که مادها با اتحاد بابل توانستند امپراتوری آشور را سرنگون کنند و شهر نینوا را در سال ۶۱۲ پ.م فتح نمایند.
روابط با بابلیان
- بابل همپیمان راهبردی مادها در جنگ با آشور بود.
- اتحاد ماد و بابل، از نخستین نمونههای ائتلاف سیاسی ـ نظامی منطقهای در تاریخ جهان است.
- این اتحاد پس از پیروزی، به تقسیم قدرت در منطقه انجامید: مادها بخش شرقی و شمالی، و بابلیان بخش جنوبی بینالنهرین را در اختیار گرفتند.
روابط با اورارتو
- در شمالغرب ایران و نواحی ارمنستان کنونی، دولت اورارتو قرار داشت.
- مادها با اورارتوییها هم روابط جنگی داشتند و هم مبادلات فرهنگی. بسیاری از نقشمایههای هنری (مانند حیوانات اسطورهای) از اورارتو به هنر مادی راه یافت.
- در عین حال، جنگهای مرزی برای کنترل قفقاز و نواحی آذربایجان میان دو قدرت رخ میداد.
روابط با لیدیها (آسیای صغیر)
- در غرب، مادها با لیدیها که در آسیای صغیر قدرت داشتند، وارد رقابت شدند.
- جنگهای میان ماد و لیدی حدود پنج سال ادامه یافت و در نهایت با میانجیگری بابلیها و یک خسوف خورشیدی که بهعنوان نشانهای آسمانی تعبیر شد، پیمان صلحی میان دو قدرت برقرار شد.
- این پیمان باعث شد مرزهای غربی ماد تثبیت شود.
روابط با اقوام ایرانی دیگر
- مادها نقش رهبری را میان اقوام ایرانی ایفا میکردند و تلاش میکردند پارسها و دیگر طوایف آریایی را زیر پرچم خود درآورند.
- گرچه این اتحاد کامل نبود، اما تجربهی نخستین همگرایی سیاسی ایرانیان را شکل داد.
اهمیت روابط خارجی مادها
- شکست آشور، جایگاه مادها را بهعنوان یک قدرت بزرگ منطقهای تثبیت کرد.
- اتحادهای سیاسی و پیمانهای صلح (مانند اتحاد با بابل یا صلح با لیدی) نشاندهندهی بلوغ دیپلماسی مادی است.
- مادها توانستند ایران را برای نخستین بار وارد عرصهی سیاست جهانی کنند.
سقوط مادها و پیوستن به هخامنشیان
پس از اوج قدرت در زمان هووخشتره، مادها همچنان بهعنوان یک قدرت منطقهای مطرح بودند، اما همزمان با ظهور قدرتهای نوظهور، زمینهی فروپاشی آنان فراهم شد.
ضعف داخلی و مرگ هووخشتره
- پس از مرگ هووخشتره، قدرت مادها به دلیل نبود جانشین قدرتمند و نهاد دیوانسالاری منسجم کاهش یافت.
- قبایل تحت رهبری مادها همچنان استقلال نسبی داشتند و هماهنگی کامل با مرکز نداشتند.
- این وضعیت باعث شد که قدرت سیاسی مادها آسیبپذیر شود.
ظهور کوروش و پارسها
- در جنوب فلات ایران، قوم پارس در استان فارس زندگی میکرد و تحت سلطهی مادها بودند.
- کوروش بزرگ (Cyrus the Great)، رهبر پارسها، با هوشمندی سیاسی و نظامی توانست روابط قبایل و شهرهای مختلف را به نفع خود تغییر دهد.
- او با پیمان و حتی شورشهای منطقهای، قدرت مادها را به چالش کشید و نهایتاً در سال ۵۵۹ پ.م، مادها به سلطه پارسها درآمدند.
اتحاد و پیوستن به هخامنشیان
- کامبیز، پدر کوروش، و سپس خود کوروش موفق شدند قلمرو مادها را بدون نبرد گسترده به تصرف درآورند.
- ازدواج کوروش با میتریدات، دختر هووخشتره، به تثبیت صلح و مشروعیت او کمک کرد.
- بدین ترتیب، مادها به هستهای از امپراتوری هخامنشی تبدیل شدند و بسیاری از ساختارهای سیاسی و نظامی آنان به پارسها منتقل شد.
میراث مادها در دوره هخامنشی
- سازماندهی ارتش، ساختار شاهنشاهی، معماری و حتی طبقات اجتماعی مادها، به هخامنشیان منتقل شد.
- مغان و برخی باورهای دینی مادها، همچنان در دورهی هخامنشی پابرجا بود و الهامبخش نهادهای دینی و اجتماعی شدند.
- در واقع، مادها نه بهطور کامل نابود شدند و نه از تاریخ حذف؛ بلکه هویت آنها در بستر شاهنشاهی هخامنشی ادامه یافت.
جمعبندی سقوط
- ضعف جانشینی و اتحاد قبیلهای ناکامل باعث شد که مادها نتوانند قدرت خود را پس از هووخشتره حفظ کنند.
- ظهور کوروش و اتحاد با پارسها، نقطهی عطفی در تاریخ ایران بود که مسیر شکلگیری نخستین امپراتوری ایرانی را هموار کرد.
میراث و تأثیرات مادها
مادها، هرچند خود بهعنوان یک شاهنشاهی بزرگ به پایان رسیدند، اما تأثیرات آنها بر تاریخ، فرهنگ و ساختارهای اجتماعی ایران باستان پایدار باقی ماند.
تأثیرات سیاسی و نظامی
- نخستین تجربهی شاهنشاهی ایرانی: مادها اولین حکومت متحد ایرانی را ایجاد کردند و الگوی تمرکز قدرت و نظام شاهنشاهی را بنیان نهادند.
- سازماندهی ارتش: تقسیمبندی نیروهای نظامی به پیادهنظام، سوارهنظام و کمانداران، بعدها توسط هخامنشیان تکامل یافت.
- دیپلماسی و ائتلافهای منطقهای: مادها نشان دادند که اتحاد و پیمان با همسایگان و قبایل میتواند قدرت یک ملت را افزایش دهد، نمونهای که هخامنشیان نیز دنبال کردند.
تأثیرات فرهنگی و دینی
- نهاد مذهبی مغان و برخی آیینهای زرتشتی، از مادها به دوره هخامنشی منتقل شد.
- هنر و معماری: سبک دژها، تالارهای ستوندار، و استفاده از نقشمایههای حیوانی و سنگنگارهها، پایهای برای معماری و هنر هخامنشی شد.
- زبان و واژگان: بسیاری از واژههای مادی در پارسی باستان و حتی پارسی میانه ادامه یافتند.
تأثیرات اجتماعی و اقتصادی
- ساختار طبقاتی و سازمان اجتماعی: تقسیم جامعه به شاه، اشراف، روحانیون، کشاورزان و صنعتگران، الگویی بود که در امپراتوری هخامنشی ادامه یافت.
- اقتصاد مبتنی بر کشاورزی و دامپروری: مادها به ویژه در پرورش اسب و مدیریت راههای تجاری، تجربهای فراهم کردند که هخامنشیان از آن بهره بردند.
تأثیرات تاریخی و فرهنگی در ایران باستان
- مادها نقطهی آغاز هویت ایرانی مشترک میان اقوام مختلف فلات ایران بودند.
- با سقوط مادها، بسیاری از ساختارها و ارزشهای آنان به امپراتوری هخامنشی منتقل شد، بنابراین میتوان گفت که هخامنشیان میراث مادها را به اوج رساندند.
- حتی سنگنگارهها و هنر مادی، از جمله آثار مرتبط با کولفرح، الهامبخش هنر و هنرهای آیینی ایران باستان باقی ماندند.
در آخر:
قوم ماد، از نخستین اقوام آریایی ساکن فلات ایران، نقشی تعیینکننده در شکلگیری تاریخ و فرهنگ ایران باستان داشتند. آنها از قبایل پراکندهای در کوهستانهای زاگرس و شمالغرب ایران، به رهبری دیاکو و هووخشتره، توانستند نخستین تجربهی شاهنشاهی ایرانی را پایهگذاری کنند.
مادها با ساختار سیاسی منسجم، ارتش سازمانیافته و دیپلماسی هوشمندانه، قلمرو خود را گسترده و توانستند در برابر دشمنان قدرتمندی چون آشور مقاومت کنند. فرهنگ و دین آنان، بهویژه نقش مغان و تأثیرات زرتشتی، زمینهساز تحولات فرهنگی بعدی ایران بود. هنر و معماری مادها، از جمله دژهای نظامی، تالارهای ستوندار و سنگنگارهها، از جمله کولفرح، الگویی شد برای شکوه هنری و معماری هخامنشی.
اقتصاد مادها بر پایهی کشاورزی، دامپروری و تجارت منطقهای شکل گرفت و ساختار اجتماعی آنها با تقسیمبندی طبقاتی، الگوی جامعهی ایرانی در دورههای بعد را فراهم آورد. روابط خارجی مادها با آشور، بابل، اورارتو و لیدی، نشاندهنده بلوغ سیاسی و توانمندی دیپلماتیک آنان بود.
با ظهور کوروش بزرگ و اتحاد با پارسها، مادها به هخامنشیان پیوستند و بسیاری از دستاوردهای سیاسی، نظامی و فرهنگی آنها در این شاهنشاهی ادامه یافت. به این ترتیب، مادها نه تنها یک قدرت گذرا نبودند، بلکه بنیانهای تاریخی، فرهنگی و هنری ایران باستان را شکل دادند و هویت ایرانی را تثبیت کردند.
منابع
- هرودوت، تاریخها، ترجمه فارسی، انتشارات علمی و فرهنگی.
- دیوید استور، ایران باستان: از مادها تا هخامنشیان، انتشارات دانشگاه کمبریج.
- محمدرضا خاکی، تمدن مادها و هگمتانه، تهران: انتشارات سروش.
- علی اکبر سفری، هنر و معماری ایران باستان، تهران: انتشارات سروش.
- هانریک رابرتسون، ارتشها و سیاست در خاور نزدیک باستان، لندن: انتشارات بلکول.
- پژوهشهای باستانشناسی تپه نوشیجان و زیویه، مقالات منتشرشده در Iranica Antiqua.