اساطیر ایرانی
از آنجا که بین اساطیر و آیین ها رابطه تنگاتنگی وجود دارد بررسی منابع اسطوره های ایرانی که یکی از ریشه ها و خاستگاه های مهم جشنهای ایرانی میباشد لازم و ضروری است.
اساطیر (اساتیر) ایران را میتوان به لحاظ تاریخی در سه قسمت تقسیم بندی کرد:
- قبل از آریاییها (اسطوره های پیش آریایی)
- از ورود آریاییها تا ظهور زرتشت
- پس از ظهور زرتشت
البته باید یادآور شد تفاوت عمدهای بین اسطوره ها در این سه دوره وجود ندارد؛ چه بسا بورلند نیز میگوید که پیامبری به نام زرتشت، باورهای پراکنده را دربارهی روح روشنی و نیکی به صورت دینی یکتاپرست جمع کرد و متمرکز ساخت.
برای شناخت و پژوهش در مبحث اساطیر ایران مهمترین منبع همانا منابع هند و اروپایی میباشند که فهرست وار عبارتند از:
- منابع هندی
- منابع اوستایی
- منابع پهلوی
- منابع فارسی و عربی
- کتیبه ها، سنگ نوشته ها، گِل نوشته ها و…
منابع هندی: به دلیل ایجاد فرهنگی مشترک که پس از ورود آریاییها بین هند و ایران به وجود میآید (از آنجا که اساطیر، ریشه های فرهنگی به حساب میآیند) آثار هند باستان میتواند منبع مناسبی برای بررسی اساطیر ایران به حساب آید منابع هندی عبارتند از:
-و دهها (سرودههای باستانی هند که خود شامل: ریگ وده، یَجور وده، سامه و ده و اتهروه و ده میباشد.)
-اوپنیشادها (مجموعه جدیدتر ادبیات ودهای)
– مهابهاراته (مربوط به خدایان متأخر)
-پورانه ها (داستانهای باستانی)
منابع اوستایی و پهلوی: این آثار بیشتر متعلق به عصر ساسانی بوده و از آنجا که اکثر آنها پس از حمله تازیان به ایران آسیب دیده و دوباره در دوران اسلامی مکتوب شدهاند نقصهایی در آنها دیده میشود.[1] این منابع عبارتند از:
– یسنه ها: بخشی از آن به نام گاثهها (گاثها یا گاتها) باستانیترین بخش اوستاست و آن را سروده خود زرتشت میدانند (بسیاری از افسانه ها اساطیر ایران در این بخش است).
– ویسپرد (مجموعه ای از ملحقات یسنهها)
– یَشتها (سرودههایی خطاب به خدایان باستانی)
– وندیداد (آیینهای عملی زندگی در دین زرتشتی)
– خرده اوستا (خلاصه ای از اوستای دوران ساسانی): در یکی از بخشهای آن از سی ایزد نام برده میشود که در گاهشماری ماههای سی روزه، هر روز را به نام ایزدی اختصاص داده اند.
– دینکرد (قسمتی از آن به جای مانده که درباره اساطیر است): بزرگترین اثر مزدیسنی بوده و به تعبیر مهرداد بهار نثری خوش ندارد.
– بُندَهش (شامل تاریخ اساطیری و واقعی ایرانیان): از این کتاب دو روایت، یکی مختصر (معروف به هندی) و دیگری مفصل (معروف به ایرانی) وجود دارد.
– زادِ سپَرَم (درباره ظهور زرتشت و پایان جهان): توسط زاد اسپرم پسر جوان جم نوشته شد و به لحاظ زمان تألیف هم عصر بندهش است (قرن سوم هجری).
– روایت پهلوی (درباره آفرینش آسمان و شخصیتهای اساطیری): نام مؤلفش مشخص نیست اما به احتمال در عصر اسلامی چاپ شده است.
– متن های پهلوی: شامل سی و هشت مطلب مستقل از یکدیگر است که مهمترین بخشهای آن عبارتند از: یادگار زریران، شهرستانهای ایران، داستان خسرو و ریدک (رساله ای که در آن ریدک (غلام یا پسر جوانی که در خدمت پادشاه بوده) به سؤالات خسروپرویز جواب میداده است)، درخت آسوری یا آسوریک[2] (کتابی به زبان پارتی و خط پهلوی که به گونه ای میتوان آن را شعر به حساب آورد)، گزارش شطرنج و…..
– ارداویراف نامه (ماحصل) سفر مؤبد زرتشتی (ارداویراف) به جهان برزخ و گفت وگوی او با ایزد سروش): این کتاب در توصیف دوزخ و مجازاتهای آن شبیه آثار دانته میباشد و به عبارتی کمدی الهی دانته را میتوان در امتداد ارداویراف نامه به حساب آورد.
– مینوی خرد (اشاره) به اساطیر
– نامه تنسر: رساله کوچکی که ابن مقفع آن را از زبان پهلوی به زبان عربی ترجمه کرده است.
و بالاخره مهمترین منبع فارسی، شاهنامه و منابعی به زبان عربی چون: تاریخ بلعمی، تاریخ طبری و نیز کتیبه ها و اشیای کهن (سکهها ظروف و….) از متون مهمی به حساب میآیند که میتوانند ما را در شناخت اساطیر ایرانی یاری رسان باشند. اساطیری که در گذر زمان لباس آیین به خود گرفته و امروزه در قالب جشنهایی کهن در فرهنگ ایرانیان نمود دارد.
[1] نقل است که مثلاً اوستای موجود در واقع یک چهارم اوستا اصلی می باشد.
[2] آسوری یا آسوریک نام استانی در میان رودان بود که جزیی از قلمرو ایرانیان در زمان اشکانیان به حساب می آمد.