جشن های مرداد

جشن های مرداد | آیین‌های گرما، زمین و شکوه ایزدبانوی مهر در فرهنگ باستانی ایران

جشن های مرداد
جشن های مرداد

جشن­های امرداد

امردادگان

جشن های مرداد  طبق سنت جشن­های ماهیانه، همزمانی امرداد (امرتات)[1] روز با ماه امرداد که برابر هفتم امرداد در گاهشماری قدیم و سوم امرداد در گاهشماری جدید می­باشد را جشن امردادگان نام نهاده­اند.[2]

امرداد در اوستا به صورت امرتات (ا(پیشوند نفی) + مر (mar) به معنای مرگ + تات (tat) به معنای جاودانگی، کاملی و….) به معنای بی­مرگی (جاودانگی، نامیرایی) آمده است که نمود دیگری از رستگاری می­باشد.

امرتات (امرداد) در فرهنگ اوستایی نام یکی از هفت امشاسپند است؛ این امشاسپند در عالم مینوی نماینده و مظهر بخشایش خداوند بوده و در عالم مادی نگاهبانی از گیاهان و نباتات را بر عهده دارد. امرداد همواره در کنار خرداد (خورداد)[3] مطرح بوده است. به واقع خرداد به مدد ایزدانی چون: تیشتر، واته (ایزدباد) و… امرداد را برای ایجاد امنیت در جهان مادی یاری می­رساند؛ همراهی این دو امشاسپند در جهت جنگ با دیو گرسنگی و تشنگی[4] می­باشد.

به هنگام جشن امردادگان، امشاسپند امرداد در مقابل تئرو (Tauru؛ دیو گرسنگی) قرار گرفته و نبردی میان آنها در می­گیرد (در این هنگام او نیازمند خیرات و نیایش مردم به درگاه اهورامزدا می­باشد چه آنکه امرداد با نیکی­های مردم در روی زمین قدرت بسیاری به دست می­آورد و خیراتی که به درگاه اهورامزدا دهش شده است نیروی او را صدچندان می­کند)؛ او بر تئرو پیروز میشود تا گیاهان برویند و آدمیان از آن­ها تغذیه کرده و بدین سان دیو گرسنگی از میان برود.[5]

در جشن امردادگان، مردم به کنار گیاهان و رستنی­ها در دامن طبیعت رفته و برای پیروزی امرداد بر دیو گرسنگی دعا می­کردند.

 

دیگر جشن­های ماه امرداد

جشن دهواربا (Devarabba)؛ نخستین روز امرداد

این جشن را تکریص هم مینامند که عید بزرگ و اصلی مندائیان به حساب می­آید و در آن دولا (نخستین ماه سال نو مندائی) با امرداد در گاهشماری ایرانی برابر می­باشد در این جشن که شبیه به نوروز باستانی می­باشد. مندائیان از غروب واپسین روز سال تا ۳۶ ساعت بعد (بامداد روز دوم ماه دولا) از خانه بیرون نمی­روند و از روز دوم تا ششم ماه دولا مراسم دید و بازدید رواج دارد.[6]

نخستین روز از سیوما یا فردین ماه تبری (مازندرانی)[7]؛ دوم امرداد

اسپهبد گیل ژاماسپی، پادشاه وقت تبرستان، پس از درگذشت یزدگرد به یاد نیاکان پرچم استقلال برافراشت و بدین ترتیب تاریخ نوین تبری (طبری) یا مازندرانی آغاز شد. سال تبری همانند سال خورشیدی چهارفصل داشته و شامل ۳۶۵ روز بود (12 ماه تبری، سی روزه محاسبه می­شدند و هر سال پنج اضافه به نام، پیتک داشت که هر چهار سال یک بار یک روز به پیتک (پتک)[8] اضافه می­شد و آن را شیشک می­خواندند)؛

در تقویم مازندرانی­ها سال از آذرماه، آغاز و به آبان­ماه ختم می­شد و نام ماه­ها به ترتیب عبارت بودند از: ارکه­ماه (آذر)، دما (دی)، وهمن­ما (بهمن)، نوروز ما (اسفند)[9]، سیوما یا فردین ما (فروردین)، کرچ ما (اردی­بهشت)، هرما (خرداد)، تیرما (تیر)، ملارما (امرداد)، شروین ما (شهریور)، میرما (مهر) و اونما (آبان).جشن های مرداد

عید وارداوار (vardavar) چهارم امرداد[10]

ارامنه در این روز جشن به نام وارداوار (آب­پاشان) برگزار می­کنند؛ زمان برگزاری آن، صد روز پس از عید پاک (نزدیک­ترین یکشنبه به این صد روز) می­باشد؛ برخی این عید را در بزرگداشت ایزدبانوی آب (آناهیتا) دانسته برخی دیگر هم آن را به آستقیک[11] ایزدبانوی زیبایی و دلاوری نسبت  می­دهند. ارامنه در این روز علاوه بر انجام مراسم باداراک (بادراک) و دعاهایی که هر یکشنبه مرسوم است دعا و مراسم مربوطه به این روز را نیز انجام می­دهند و پس از بیرون آمدن از کلیسا در کوچه، خیابان و منزل به همدیگر آب می­پاشند.[12] این مراسم به احتمال با مراسم تیرگان ریشه­های یکسانی داشته و از مبادلات فرهنگی ایرانیان و ارامنه به حساب می­آید.

یکی از محققین ریشه لغوی اصطلاح وارداوار را در «وارد» به معنی آب و «اوار» به معنی راه آب تصور می­کند و به الهه آناهیت نسبت می­دهد. آلیشان کلمه «وارد» را به معنی گل سرخ تفسیر می­کند و به الهه آستقیک منسوب می­داند. قاپانسیان عقیده دارد که وارداوار از دو کلمه «وارد» به معنی آب و «آر» به معنی شکستن ترکیب یافته است ولی سوکیاس معتقد است که اصطلاح وارداوار منشاء زرتشتی داشته و در زبان زندی «آئیترا» یعنی آتش و در زبان ارمنی «وار» به معنی افروخته به کار می­رود؛ بنابراین معنی وارداوار عبارتست از آتش­ افروزی، لهیب و غیره و وابسته به مراسم خاص آیین زرتشت می­باشد…

مالخاسیان، محقق و زبان­شناس نامدار ارمنی عقیده­مند است که جشن وارداوار از زمان حضرت مسیح مرسوم شده و در بدو امر گلاب به سر و روی یکدیگر می­پاشیدند و بعدها عوام این رسم را با پاشیدن آب ساده بر روی یکدیگر حفظ کرده اند. (مانوکیان، ۱۳۷۳: ۱۱۲)  جشن های مردادجشن های مرداد

زیلرت پیرنارکی
جشن های مرداد

زیارت پیرنارکی؛ شانزدهم تا بیستم امرداد[13]

زرتشتیان هر ساله به مدت پنج روز در این زیارتگاه که در ۵۸ کیلومتری یزد قرار دارد به رازونیاز می­پردازند. در باور مردم، این مکان جایگاه یکی از زنان بزرگ پارسی به نام ناز بانو (زربانو) می­باشد. ناز بانو به هنگام حمله تازیان به کوهی در دره زنجیر رسیده و از او طلب یاری و پناهندگی می­کند اما کوه، وی را پناه نمی­دهد

(از این رو مردم بومی آنجا هنوز هم به این کوه، سنگ می­زنند) و ناز بانو به ناچار در دامنه کوه نارکی از پروردگار طلب یاری می­کند و این­گونه است که کوه او را به خود پناه داده و از آنجا چشمه­ای روان می­شود؛ بعدها نازبانو در خواب بیابانگردی نمایان شده و از او می­خواهد که نیایشگاه پیرنارکی را بنیان نهد.

عروج مریم عذرا
جشن های مرداد

عروج مریم عذرا؛ بیست و چهارم امرداد

این جشن در میان ارامنه و آشوریان ایران مرسوم است؛ در این جشن اعمالی به نام تبرک انگور[14] (خاقوق اورهنگ) انجام می­شود.

آشوری­ها، مراسم تبرک انگور را در روز «شارادمارتی ماریام»[15] برگزار می­کنند. این آیین در روز یکشنبه (یکشنبه­ای که به تاریخ یاد شده نزدیک­تر باشد) پس از اعمالی که در هر یکشنبه­ ای مرسوم است برگزار می­شود؛ پس از ایراد خطبه، مراسم دعا و… کشیش سه بار بر ظرفی که انگور در آن قرار دارد صلیب رسم می­کند تا متبرک شود. در پایان نان مقدس و مقداری انگور میان کسانی که در کلیسا هستند، تقسیم می­شود.

ارامنه این مراسم را در روز عید حضرت مریم انجام می­دهند. در این روز در کلیسا ابتدا شاراگان[16] خاصی (پارک سورب خاچی) اجرا می­شود و سپس بندهایی از انجیل را می­خوانند و سرانجام با شکوهی ویژه سه بار انگور را متبرک می­کنند. جشن تبرک انگور را می­توان با جشن می­خواره و حتی جشن امردادگان[17] هم ریشه دانست و تنها در جشن می­خواره به جای انگور از هوم استفاده استفاده می­کنند. قابل ذکر است با گفت­و­گوهایی که با برخی از ارامنه داشته­ام به این نتیجه رسیده­ام که مقصود اصلی این جشن، تبرک انگور (نه شراب) می­باشد.

از دیگر جشن­ها و مناسبت­های امردادماه می­توان به جشن چله تابستان (برابر دهم امرداد که مراسم آن از جمله شب­نشینی هنوز هم در برخی شهرهای استان خراسان جنوبی برگزار می­شود)، جشن فندق (برابر سیزدهم امرداد می­باشد وهمچنان که از اسمش پیداست به مراسم فندق­چینی مربوط بوده و بیشتر در استان قزوین از جمله شهر رودبار رواج دارد؛ از جمله مراسم این جشن آن است که دوشیزگانی که تازه نامزد شده­اند برای همسران خود از مغز فندق رشته ای مثل گردنبند[18] درست کرده و در فصل زمستان به شوهرانشان هدیه می­دهند)

جشن میانه تابستان (پانزدهم امرداد)، سال نو دیلمی (هفدهم امرداد)، جشن می­خواره[19] (هیجدهم امرداد) و جشن خاچوراتس (برابر اواخر امرداد بوده و در بین ارامنه رواج داشته و به روز تجلی چلیپا (صلیب) معروف است و در نزدیک­ترین یکشنبه به خاچوراتس (هیجدهمین روز از ماه ناواسارد ارمنی) برگزار می­شود) نام برد.

 

عید تادئوس

این جشن و گردهمایی نیز معمولاً در اوایل امرداد یا اواخر تیر برگزار می­شود؛ کلیسای تادئوس یا طاطاوس (Tatavoos)، معروف و مشهور به قره ­کلیسا[20] در دهی به همین نام در دهستان سرسبز چالدران (از بخش سیه چشمه در شهرستان ماکو) قرار دارد؛ هر ساله عده­ی زیادی از ارامنه ایران همچنین ارامنه کشورهای همسایه برای بزرگداشت تادئوس در این منطقه گرد هم می­آیند.

در اینجا ابتدا به طور اجمالی به ارامنه و تادئوس می­پردازیم و در ادامه عید تادئوس را مورد بررسی قرار خواهیم داد.

از نخستین منابعی که به ارامنه اشاره داشته است می­توان شاهنامه فردوسی[21] را نام برد که در داستان بیژن و منیژه به آن پرداخته است؛ در واقع ارامنه قومیتی بودند که بین سرزمین­های ایران و توران سکونت داشتند (ارامنه قومی ارمن – آریایی از نژاد هند و اروپایی می­باشند که در حدود پانزده قرن پیش از میلاد از آسیای مرکزی به کنار رود سند مهاجرت کرده و با طایفه ای به نام هایا در آمیخته و به تدریج به ارمنستان کنونی آمدند).

واژه ارمنستان به معنی کشور آرمن­ها است. بنا بر نوشته­های مورخان، هایک (نخستین رهبر این قوم) چهار پسر داشت که نام یکی از آن­ها آرمناک بود و ارمنیان را منسوب به او می­دانند. هائیاسان نیز که از نام هایک و از واژه­ی «های» به معنی ارمنی گرفته شده، نامی است که ارمنستان را در قدیم بدان می­نامیدند و مورخان آن را آرمینا نامند و در کتیبه­های باستانی ایران، آرمینه آمده است. (روح الامینی، ۱۳۷۶: ۱۵۴)

تادئوس هم یکی از حواریون حضرت مسیح بود که در سال ۴۰ میلادی به عنوان مبلغ مسیحی به ارمنستان رفت؛ افراد زیادی از جمله پادشاه ارمنستان (ساناتروک) و دخترش ساندخت توسط او به آیین مسیحیت گرویدند. پادشاه پس از چندی از پذیرفتن آیین جدید پشیمان شد و به مخالفت با آن پرداخت؛ او وقتی دید نمی­تواند دخترش را از این آیین (مسیحیت) برگرداند دستور کشتن کسانی که به این دین گرویده بودند، همچنین تادئوس و حتی دخترش را صادر کرد (به سال ۴۸ میلادی) و جسد همه­ی آن­ها را در ناحیه آرتاز به خاک سپرد.

پس از گذر سال­ها یعنی زمانی که پادشاهی به نام تیرداد حکومت می­کرد (سال ۳۰۲ میلادی)، مسیحیت دین رسمی ارمنستان شد؛[22] به یاد شهادت تادئوس (طاطاوس) و پیروانش در منطقه آرتاز، کلیساهایی (به احتمال زیاد چهار کلیسا بنا کرده­اند و گویا اصطلاح چالدران هم برگرفته از «چهاردان» می­باشد که به چهار کلیسا اشاره دارد) بنا کردند که قره کلیسا یکی از آن­هاست.

قره (قرا) در زبان ترکی به معنای سیاه می­باشد بنابراین قره­کلیسا را گروهی به معنای کلیسای سیاه می­دانند چرا که در بازسازی آن از سنگ­های سیاه استفاده شده است و این در حالیست که ارامنه آن را کلیسای بزرگ می­خوانند و در بین چهار کلیسای یاد شده این کلیسا به احتمال نقش اصلی را بازی می­کند.

قره کلیسا با وجود آنکه در طول قرن­ها پابرجا بوده و هست بارها دستخوش حوادث طبیعی و غیر طبیعی نیز قرار گرفته است. نخستین سند تاریخی که به این کلیسا اشاره کرده کتابی از آرتسرونی یا آرزونی، مورخ ارمنی (اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم میلادی) می­باشد؛ این کلیسا که با حمله چنگیز مغول ویران شده بود چندی بعد (هنگام اقامت هلاکوخان در آذربایجان) زیر نظر بزرگان و اندیشمندان آن دوره مرمت و بازسازی شد؛ پس از مدتی این بنا در زلزله­ای مهیب ویران گشت و با توجه به اسناد موجود توسط زکریای قدیس دوباره تجدید بنا شد.

آغامحمدخان در لشکرکشی به این منطقه، فکلیسای طاطاوس را هم تاراج کرد اما در دوران عباس میرزا و به دستور او قسمتی از سنگ­های سیاه کلیسا را به سنگ سفید تبدیل کردند و بر آنها شمایل حواریون حضرت مسیح حجاری گردید.

بدون شک آیین مسیحیت تحت تأثیر مهرگرایی بوده است؛ وجود تصاویر و نگاره­هایی چون: چرخ خورشید، صلیب شکسته و کلاغ بر دیواره­های قره کلیسا (این بنا بر روی مهرابه­ای بازمانده از روزگار اشکانیان ساخته شده است) یا در سردر کلیسای سورپ سرکیس (در شهر خوی) تصویر مارهای به هم پیچیده ای که سر خود را در دوستکامی فرو برده­اند یکی از هزاران گواه تأثیر می­باشد (این مکان نیز در زمان اشکانیان مهرابه بود که بعد از مسیحی شدن ارامنه به کلیسا تبدیل شد).

آیین­ها و… از آنجا که در باور مردم نهادینه شده­اند به عنوان یک اصل مقدس همواره باقی و جاودان هستند و تنها نوع برگزاری آنها از شکلی به شکل دیگر تغییر می­کند؛ نیایشگاه­ها و زیارتگاه­ها اگرچه در گذر زمان بنا به مصلحت و…. در نام و مراسم آنها تغییراتی صورت گرفته اما اصل خود که همانا قداست می­باشد را حفظ کرده­اند. چه آنکه بسیاری از کلیساها بر جایگاه مهرابه­ها و بسیاری از مساجد بر جایگاه آتشکده­ها بنا شده­اند و همواره این رسوم جدید که به دنبال رسوم قدیم آمده­اند از آن تأثیرات بسزایی گرفته­اند.

بنابراین آنچه در این میان برجسته به نظر می­آید و به تعبیری، آنچه باعث ثبات و پایداری قره­ کلیسا در گذر زمان می­باشد همانا باور عمیق مردم به مسیح و حواری تادئوس است.

زمان برگزاری مراسم تادئوس از آنجا که متغیر است نمی­توان با تقویم هجری شمسی منطبق و در تاریخ خاصی، معین کرد؛ این جشن در حد فاصل ۲۵ تیر تا ۱۰ مرداد به مدت سه روز (پنجشنبه، جمعه و شنبه) برگزار می­شود؛ در این سه روز، ارامنه در خانه­ها و همچنین چادرهایی که وجود دارد مسکن گزیده و آداب ملی، مذهبی و فرهنگی خود را به جای می­آورند. از مراسم رایج این جشن، قربانی کردن می­باشد هر چند قربانی کردن در آیین مسیحیت فرضیه دینی به شمار نمی­آید و نزد ارامنه نذر با ریختن خون گوسفند بر زمین انجام می­گیرد.[23]


جشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مردادجشن های مرداد

پا ورقی

 

[1] گل چمبک (زنبق) به امرداد اختصاص دارد. جشن های مرداد

[2] از آنجا که تقویم جدید، چهار ماه سی و یک روزه از سال طی شده است بنابراین زمان برگزاری جشن امردادگان (با توجه به آنکه در تقویم قدیم ماه را سی روزه محاسبه می­کردند) به چهار روز جلوتر منتقل می­شود.

[3] بهرام فره­وشی هاروت و ماروت را با خرداد و امراداد هم ریشه دانسته اما بر اثبات ادعایش دلیل و حداقل منبع موثقی نیاورده است. طبری اما به شباهت هاروت و ماروت سامی با بابل و دماوند ایران اشاره کرده که البته در تفسیر او نشانی از خرداد و امرداد به چشم نمی­خورد. جشن های مرداد

[4] دیو تشنگی را زئیریچ (زاریچ) می نامیدند.

[5] در بندهش آمده است که امرداد بی­مرگ، سرور گیاهانِ بی­شمار است؛ زیرا او به گیتی، گیاه خویش است، گیاهان را رویاند و رمه گوسفندان را افزاید زیرا همه­ی دام­ها از او خورند و زیست کنند.

[6] مندائیان این روز را روز بخشیده شدن گناهان حضرت آدم می­دانند؛ دلیل آنکه آنها ۳۶ ساعت از خانه بیرون نمی­روند می­تواند ریشه در ناخودآگاه جمعی این قوم داشته باشد چرا که در باور نیاکان در لحظه تحویل سال زمین از یک شاخ گاو به شاخ دیگر منتقل می­شود و اینجاست که تحویل سال با اضطراب و نگرانی همراه .است نزد مندائیان این اضطراب می­تواند به دلیل اتفاقات ناگواری باشد که در ۳۶ ساعت یاد شده در تاریخشان روی داده و جزیی از ته نشست فکریشان شده است.

[7] در گاهشماری اوستایی گاهشماری دوره دوم نخستین روز ماه را هرمزد نام نهاده اند در حالی که در گاهشماری تبری به این روز مارما می­گویند؛ در مارما تبری هرگونه دادوستد و بخشندگی بدشگون بوده است.

[8] پنک یا پیتک همان پنجه می­باشد.

 [9] در غرب کشور از جمله در استان کرمانشاه هنوز هم پیرزنان و پیرمردان به اسفندماه نوروزمانگ (نوروز ما) می­گویند.

[10] البته تاریخ دقیق این جشن، چهارم امرداد نیست چه بسا جشن­هایی که مختص ارامنه و مسیحیان است معمولاً در نزدیک­ترین یکشنبه به روز مربوطه برگزار می­شود.

[11] تاریخ نگاران ارمنی معتقدند این جشن برای ایزدبانوی زیبایی می باشد؛ در این جشن سمبل این الهه را با گل سرخ (ورد) می­آرایند؛ نقل است که گل سرخ پیش از این داستان، سفید بوده و پس از آنکه این ایزدبانو با پای برهنه به میان مردم آمد و خارها، پایش را زخمی کردند از خون او گل­های سفید، رنگین شد. و به شکل امروزی درآمده­اند.

[12] از دیگر مراسم این روز می توان به کبوترپرانی (از آنجا که کبوتر نماد الهه زیبایی می­باشد) اشاره کرد.

[13] امروزه در این مراسم از دانش آموزان و دانشجویان ممتاز زرتشتی نیز تجلیل می­شود.

[14] انگور برای آشوری ها همانند گندم، مقدس می­باشد چرا که حرفه آن ها در روزگار قدیم کشت این دو ماده غذایی بوده است؛ آن ها برای انگور چنان احترمی قائلند که تا نخستین برداشت محصول خود را تبرک نکنند از آن نمی خورند؛ این مراسم قرن­ها پیش از ظهور مسیحیت نزد آشوری­ها رواج داشت.

[15] روز درگذشت مریم مقدس.

[16] شاراگان (دعا و سرود) را کشیش (با بالاترین فرد مذهبی) با هم­آوازی گروه کُر می­خواند.

[17] در جشن تبرک انگور از فسادناپذیری انگور سخن گفته می­شود که این صفات با معنای امرداد (بی­مرگی و جاودانگی) هم­ریشه است.

[18] قزوینی­ها به آن گلوانه می­گویند.

[19] از این جشن به نام جشن نوشیدن عصیر ناب یاد می­شود از جمله این نوشیدنی­ها می­توان از افشره گیاه هوم نام برد؛ این گیاه، مقدس وده و افشره آن نزد مردمان باستان به عامل بی­مرگی معروف بوده است؛ این نوشیدنی را به امرداد (امرتات) که معنایش بی­مرگی می باشد نسبت می دهند و به احتمال در جشن امردادگان این نوشاک بسیار قابل استفاده بوده است.

[20] برخی مورخان این کلیسا را نخستین بنای مسیحی جهان به شمار می­آورند.

[21] که بر در بپایند ارمانیان      سر مرز توران و ایرانیان

ارامنه در شرق دریای مازندران حضور داشتند؛ به همین دلیل است که واژگان مشترکی به آیین ارامنه و مردم خراسان وجود دارد.

[22] ارامنه به وسیله گرگوریوس معروف به رسول ارمنستان به صورت جمعی به آیین مسیحیت گرودند؛ لازم به ذکر است که اجرای مناسک دینی ارامنه با دیگر مسیحیان متفاوت می­باشد.

[23] مراسم قربانی کردن در کلیسای ارمنی همراه با تبرک نمک انجام می­گیرد به عبارتی پیش از قربانی کردن، نمک تبرک می­شود.

نویسنده
مقالات مرتبط

بقعه شیخ صفی، قلب یک شهر

  مجموعه‌ی شیخ صفی‌الدین اردبیلی یکی از ارزشمندترین یادمان‌های تاریخی ایران و…

تخت سلیمان، در پیوند تاریخ و افسانه

تخت سلیمان، یکی از برجسته‌ترین محوطه‌های باستانی ایران، در دل دشت‌های سبز…

معرفی کلی جاده هراز و دیدنی های آن

معرفی کلی جاده ی هراز جاده هراز که یکی از زیباترین جاده…

دیدگاهتان را بنویسید