جشن فروردینگان
جشن های فروردین ، برابر شدن نام روز با نام ماه، محور جشنهای ماهانه در گاه شماری ایرانی به حساب می آید. پس فروردین روز از ماه فروردین برابر با ۱۹ فروردین، روز جشن فروردینگان میباشد؛ این روز را هم به فروهر های پاک درگذشتگان نسبت میدهند و به همین دلیل ایرانیان (بیشتر زرتشتیان) برای شادی روح در گذشتگان خود به آرامگاه میروند؛ نظیر این جشن در ادیان دیگر نیز وجود دارد از جمله عید (Toussaint) نزد مسیحیان کاتولیک که در اول نوامبر برگزار میشود.
دیگر جشنهای ماه فروردین
روز امید؛ ششم فروردین
این روز، روز خجسته ایرانیان است و رویدادهای مهمی چون پیدایی کیومرث، هوشنگ و… را به این روز نسبت میدهند. و از جشن های فروردین میباشد . از این روز به نام هودرو (هفدورو) یعنی روزی که هفتاد و دو رویداد مهم برای ایرانیان روی داده است نام برده میشود.
زیارت پیرهریشت؛ هفتم تا دوازدهم فروردین
در روزهای یاد شده، زرتشتیان برای برگزاری آیین های دینی خود در زیارتگاه پیر هریشت[1] واقع در ۱۵ کیلومتری اردکان یزد، گرد هم می آیند.
جشن آبان روز؛ دهم فروردین
بیرونی میگوید این روز را از آن جهت جشن میگرفته اند که نخستین آبان روز سال بوده است و در این جشن انتظار باران در آب پاشیدن مردم به همدیگر متجلی میشده است.

سروشگان؛ هفدهم فروردین
هفدهمین روز از هر ماه در گاهشماری ایرانی را سروش[2] نام نهاده اند و هفدهم فروردین از آنجا که نخستین سروش روز سال است به سروشگان معروف میباشد. و از جشن های فروردین هفدهم فروردین هنگام جشن سروشگان (جشن هفده روز) در ستایش سروش (سرئوش یا سرئوشه)، ایزد پیام آور خداوند و نگهبان بیداری؛ روز گرامیداشت خروس و به ویژه خروس سپید که از گرامیترین جانوران در نزد ایرانیان به شمار میرفته و به سبب بانگ بامدادی، نماد سروش دانسته میشد. ایرانیان این جشن را در ستایش ایزدی به نام سروش برگزاری میکرده اند. (میرفتاح، ۱۳۸۹ : ۱۷۴)
نیایش شاه ورهرام[3] ؛ بیستم فروردین ماه
ورهرام را به پیروزی معنا کرده اند. در باور و اعتقاد ایرانیان، پیروزی همواره با ارزش به شمار میرفته است؛ در کتابهای دینی از جمله اوستا در ستایش پیروزی، سروده های زیبایی وجود دارد. ایرانیان پیش از آغاز هر کاری در نیایشگاه ویژه ای گرد می آمدند و سرودهای ستایش پیروزی میخواندند تا با روان، اراده و انگیزهای استوار برای پیروزی پا به هر عرصه ای از جمله عرصه زندگی بگذارند؛ چنانچه در آیین های ایرانی همواره یک کشمکش درونی در طول حیات انسان میان دو نیروی اهورا و اهریمن وجود دارد. بنابر این نیایش ورهرام میتواند حرکت پیشرونده به سوی قطب اهورایی روان نیز به حساب آید.
پاورقی
[1] آورده اند که این مکان مقدس، گوهر بانو (یکی از ندیمان دختر یزدگرد سوم) را در خود گرفته است. گوهر بانو در پی تعقیب تازیان پس از حمله به ایران از کاروان همراهان جدا شده و پس از سرگردانی در این محل به نیایش خدا میپردازد و ناگهان ناپدید میشود و سالها پس از ناپدید شدن، بر کودکی گم شده نمایان میشود و به او میگوید از پدرش بخواهد که بنای پیر هریشت را بسازد. (میرفتاح، ۱۳۸۹: ۱۷۳).
[2] سروش (sarosha): این امشاسپند در هفت گرایی و گذر زمان بر شمار امشاسپندان افزوده شد؛ به معنی فرمانبرداری یا انضباط [میباشد] و یکی از چهره های محبوب و مشهور آیین زرتشتی است. ایزدسروش در هر یک از آیینهای دینی حاضر و در نیایشها و سرودها از وی یاد میشود و خدایی است که منتقل کننده همه نیایشها به بهشت میباشد وی را در سرودهایش با عنوان سرود آیینهای دینی به یاری میخواهند. در آیین زرتشتی سروش را بدترین تباه کننده دروغ میدانند… او نخستین کسی است که گاتها را زمزمه، برسم [شاخهای مقدس که در مراسم آیینی کاربرد دارد] را برپا و دعاها را نثار اهورامزدا کرد. (هینلز، ۱۳۸۳: ۱۳۷)
[3] . ورهرام (بهرام یا ورثرغنه): بهرام (ورهرام) برخلاف همانند هندی خود (ایندره) یا همتای ارمنی اش (وَرهگن)، اسطوره اییست که در آن سخن از غلبه او بر غول یا اژدها است. بهرام بر بدکنشی آدمیان و دیوان، غالب [گشته] و نادرستان و بدکاران را گرفتار کیفر میسازد. در توانمندی او نیرومندترین در پیروزی، پیروزمند ترین و در شکوه و فره او بشکوه ترین است. اگر او را به درستی قربانی دهند قربانی دهنده را در زندگی و نبرد پیروزی میبخشد اگر به درستی نیایش شود سپاه دشمن و طاعون و بیماری را یارای وارد شدن به سرزمینهای آریایی نیست؛ بدین سان بهرام نماینده نیروی مقاومت ناپذیر و در اصل ،بهرام خدای جنگ یا خدایی جنگجو است. (هینلز، ۱۳۸۳ : ۸۳)
