تخت سلیمان، یکی از برجستهترین محوطههای باستانی ایران، در دل دشتهای سبز و کوهستانی آذربایجان غربی جای گرفته است. این محوطه نه تنها بهسبب معماری و آثار برجایمانده از دوران ساسانی و ایلخانی اهمیت دارد، بلکه بهواسطهی پیوند عمیقش با اسطورهها و باورهای کهن ایرانی جایگاهی ویژه در تاریخ و فرهنگ این سرزمین یافته است. وجود دریاچهای شگفتانگیز در مرکز محوطه، که از چشمهای جوشان تغذیه میشود، بر جذابیت و رمزآلودگی این مکان افزوده و آن را به نقطهای منحصربهفرد در میان آثار باستانی ایران بدل ساخته است.
تخت سلیمان در سدههای متمادی، مرکز مذهبی و آیینی ایرانیان بوده و آتشکدهی نامدار آذرگُشسب – یکی از سه آتش مقدس بزرگ دورهی ساسانی – در این مکان برپا بوده است. این آتشکده نه تنها اهمیت دینی داشت، بلکه در عرصههای سیاسی و اجتماعی نیز نقشی اساسی ایفا میکرد. در دورهی ایلخانی نیز این مکان بار دیگر شکوه یافت و کاربریهای تازهای پیدا کرد. چنین استمرار و تنوعی در تاریخ و معماری، تخت سلیمان را به یکی از نادرترین نمونههای میراث فرهنگی جهان بدل کرده است.
افزون بر جنبههای تاریخی و معماری، تخت سلیمان با افسانهها و روایتهای متنوعی درهم تنیده است. نسبتدادن آن به سلیمان نبی، حضور در اسطورههای اوستایی و زرتشتی، و روایتهای اسلامی و محلی، همه گواهی بر جایگاه خاص این محوطه در ذهنیت و باور ایرانیان در طول قرون مختلف است.
امروزه تخت سلیمان بهعنوان اثری ثبتشده در فهرست میراث جهانی یونسکو، نه تنها برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران، بلکه برای گردشگران داخلی و خارجی نیز مقصدی جذاب و الهامبخش بهشمار میرود. این محوطه نمونهای درخشان از پیوند تاریخ، اسطوره و طبیعت است؛ پیوندی که شناخت و حفاظت از آن، ما را با بخشی مهم از هویت ایرانی و میراث بشری پیوند میزند.
- جغرافیا و موقعیت مکانی تخت سلیمان
تخت سلیمان در قلب منطقهای کوهستانی از رشتهکوههای زاگرس شمالی واقع شده است. این منطقه بخشی از حوضههای زمینساختی فعال ایران بهشمار میرود و ویژگیهای خاص زمینشناسی آن، عامل اصلی شکلگیری چشمهها و دریاچهی منحصر بهفرد این محوطه است.
- زمینشناسی و علت فراوانی چشمهها
منطقهی تکاب و تخت سلیمان روی بستری از سنگهای آهکی و دولومیتی قرار دارد. این لایهها بهراحتی در اثر نفوذ آبهای سطحی و زیرزمینی دچار انحلال میشوند. در نتیجه، سیستم گستردهای از منافذ، شکافها و کانالهای کارستی در دل کوهها شکل گرفته است. آب باران و برف در ارتفاعات نفوذ کرده و پس از پیمودن مسیرهای طولانی زیرزمینی، در نقاطی خاص با فشار از زمین خارج میشود و چشمههای پرآب و جوشان پدید میآورد.
به همین دلیل است که اطراف تخت سلیمان سرشار از چشمههای دائمی و فصلی است؛ چشمههایی که در گذشته، زندگی و کشاورزی مردمان منطقه را تأمین میکردند و برای آیینهای مذهبی نیز اهمیت داشتند.
- دریاچه تخت سلیمان؛ یک چشمه عظیم

دریاچهی مرکزی تخت سلیمان در واقع یک دهانهی چشمهی آهکی (کارستی-ژئوترمال) است. قطر این دریاچه حدود ۸۰ متر و عمق آن بیش از ۱۱۰ متر برآورد شده است. آب آن از یک مجرای زیرزمینی عمیق و پر فشار میجوشد و هیچ خروجی طبیعی ندارد. بنابراین آب فقط از طریق تبخیر و نفوذ جزئی به اطراف از دریاچه خارج میشود.
دمای آب دریاچه در تمام طول سال تقریباً ثابت و حدود ۲۱ درجهی سانتیگراد است، حتی در زمستانهای بسیار سرد منطقه. این ویژگی نشاندهندهی منبع آب زیرزمینی عمیق و احتمالاً ارتباط آن با فعالیتهای زمینگرمایی (ژئوترمال) است.
بهدلیل غلظت بالای املاح معدنی (بهویژه کربنات کلسیم)، آب این دریاچه نه تنها قابل شرب نیست، بلکه در گذشته همواره لایههایی از رسوبات آهکی در اطراف آن تشکیل داده که بستر تخت سلیمان را به شکل تپهای طبیعی و بلند در میان دشت پدید آورده است. در واقع، محوطهی باستانی تخت سلیمان بر روی همین سکوی طبیعی آهکی بنا شده است.
- ساختار زمینشناسی چشمه و پیدایش دریاچه تخت سلیمان
دریاچهی تخت سلیمان در حقیقت یک چشمهی آهکی–ژئوترمال (karstic–geothermal spring) است که طی هزاران سال به شکل کنونی درآمده است.
منشأ آب چشمه
- آب در ارتفاعات اطراف منطقه (کوههای بلقیس، قارون و رشتهکوههای زاگرس شمالی) بهصورت بارش برف و باران نفوذ میکند.
- این آبها از طریق لایههای آهکی و شکافهای زمین به اعماق زمین راه مییابند.
- در اعماق چندصد متری، به دلیل گرمای زمین و وجود فعالیتهای زمینگرمایی (ژئوترمال)، آب گرم میشود و فشار زیادی پیدا میکند.
فرآیند خروج آب
- فشار هیدرواستاتیک، آب را از یک مجرای عمودی به سطح زمین میرساند.
- این مجرا در مرکز محوطه امروزی تخت سلیمان قرار دارد و آب با نیروی جوشان و ثابت به بیرون میرسد.
تشکیل دریاچه
- بهمرور زمان، این چشمه جوشان حوضهای طبیعی ایجاد کرده و چون خروجی سطحی ندارد، آب آن در همان محل جمع شده و دریاچهای دائمی را شکل داده است.
- قطر دریاچه حدود ۸۰ متر و عمق آن بیش از ۱۱۲ متر است.
- دمای آب همواره ثابت و حدود ۲۱ درجه سانتیگراد است؛ حتی در زمستانهای سرد منطقه.
رسوبات و پیدایش تپهی تخت سلیمان
- آب دریاچه سرشار از کربنات کلسیم و املاح آهکی است.
- وقتی این آب سرریز یا تبخیر میشود، لایههایی از رسوبات آهکی اطراف دهانه باقی میگذارد.
- در طی هزاران سال، این رسوبات بهصورت تدریجی انباشته شده و سکوی بلندی ایجاد کردهاند که محوطهی تخت سلیمان روی آن بنا شده است. به همین دلیل است که کل محوطه روی یک تپهی طبیعی–رسوبی قرار دارد.
ویژگیهای خاص دریاچه
- این دریاچه هیچ خروجی رودخانهای ندارد؛ تنها راه دفع آب آن تبخیر و نفوذ جزئی به لایههای زیرین است.
- به همین دلیل، آب آن به شدت معدنی و غیرقابل شرب یا کشاورزی است.
- رنگ آب، در بیشتر فصول آبی مایل به فیروزهای و سبز است که نتیجهی انکسار نور و غلظت بالای مواد معدنی در آن است.
- تقدس و رازآلودگی
در نگاه مردمان باستان، چنین دریاچهای – که آب آن همیشه جوشان است، اما سرریز یا خشک نمیشود – جلوهای از قدرت مینوی و الهی بود. همین ویژگی زمینشناسی، زمینهساز انتخاب این مکان برای برپایی آتشکدهی آذرگشسب و مراکز آیینی شد.
- ارتباط جغرافیا با جایگاه مذهبی
ترکیب چشمانداز کوهستانی، وجود چشمههای متعدد و بهویژه دریاچهای فیروزهای و ژرف که منبعی ناشناخته دارد، در گذشته جلوهای اسرارآمیز به منطقه میداده است. همین ویژگیهای طبیعی سبب شد که این مکان از دیرباز تقدس یابد و برای برپایی آتشکدهی آذرگشسب و دیگر بناهای آیینی انتخاب شود. برای ایرانیان باستان، آب جوشان از دل زمین نشانهای از قدرت ایزدی و نیروی مینوی بود؛ بنابراین، دریاچه تخت سلیمان نهفقط یک عنصر طبیعی، بلکه بخشی از نظام اعتقادی و مذهبی آنان محسوب میشد.
- کوههای مهم پیرامون تخت سلیمان
محوطهی تخت سلیمان در دشتی مرتفع و محصور میان کوههای سر به فلک کشیده قرار دارد. این کوهها نه تنها نقش حفاظتی طبیعی برای محوطه داشتهاند، بلکه در باورهای محلی و اساطیری نیز جایگاهی ویژه پیدا کردهاند.
- کوه بلقیس

در نزدیکی تخت سلیمان، کوهی با ارتفاع حدود ۳۲۰۰ متر وجود دارد که به کوه بلقیس شهرت دارد. در دامنهها و قلههای این کوه بقایای استحکامات و آثاری تاریخی کشف شده است که نشان میدهد در دوران باستان اهمیت دفاعی و مذهبی داشته است. در برخی روایتهای محلی، این کوه را به «بلقیس»، ملکهی سبا، نسبت میدهند و همین نام، هالهای اسطورهای بر آن افکنده است.
کوه بلقیس بهدلیل چشمانداز وسیع و تسلطی که بر دشتهای اطراف دارد، همواره مکانی راهبردی بوده و برخی پژوهشگران احتمال دادهاند که پادشاهان و فرماندهان در زمان جنگ از این نقطه برای نظارت بر منطقه استفاده میکردهاند.
- کوه قارون
دیگر کوه شناختهشده در اطراف تخت سلیمان، کوه قارون است. این کوه نیز در فرهنگ عامهی مردم منطقه با داستانها و افسانههای گوناگونی پیوند خورده است. روایتهای محلی آن را با شخصیت قارون – که در متون دینی و قصههای ایرانی به ثروت افسانهای و سرانجام غمانگیزش مشهور است – مرتبط میدانند. برخی باورها حاکی از آن است که گنجهای قارون در دل این کوه نهفته است.
از نظر جغرافیایی، کوه قارون بهدلیل جنس سنگها و وجود شکافها و غارهای متعدد، جلوهای رمزآلود دارد. همین ویژگی طبیعی، به شکلگیری باورهای مردمی دربارهی «گنجهای پنهان» در آن کمک کرده است.
- پیوند کوهها با محوطهی باستانی
حضور کوههای مرتفعی چون بلقیس و قارون در کنار دریاچهی شگفتانگیز تخت سلیمان، منظرهای منحصربهفرد و باشکوه ساخته است. در نگاه مردمان باستان، این ترکیب طبیعت کوه، آب و دشت، نشانی از پیوند نیروی ایزدی و جهان مینوی بوده است. به همین دلیل، جایگاه جغرافیایی تخت سلیمان نه تنها از نظر طبیعی ممتاز است، بلکه بستری مناسب برای شکلگیری باورهای مذهبی و اسطورهای به شمار میآید.
- پیشینه تاریخی تخت سلیمان
محوطهی باستانی تخت سلیمان در طول تاریخ، بستر تحولات و رویدادهای گوناگونی بوده است. شواهد باستانشناسی نشان میدهد که این مکان از دوران پیش از تاریخ محل سکونت و فعالیت انسانی بوده و در دورههای مختلف، کارکردهای مذهبی، سیاسی و حتی نظامی پیدا کرده است.
- دوران پیشاساسانی و تمدنهای پیشین تخت سلیمان
تخت سلیمان پیش از شکلگیری شاهنشاهی ساسانی، منطقهای مهم و پرجمعیت بوده و شواهد باستانشناسی نشان میدهد که از دوران ایلامیان و اشکانیان مورد سکونت و استفاده بوده است. این دوره، شامل شهرها، معابد و محوطههای آیینی بوده که پایهی جایگاه مذهبی و فرهنگی بعدی تخت سلیمان را شکل دادهاند.
- شهر شیز
یکی از مهمترین مراکز پیشاساسانی در این منطقه، شهر شیز است. شیز شهری است که در نزدیکی تخت سلیمان واقع شده و اهمیت آن از دو نظر است:
- سکونت و مدیریت محلی: شیز مرکز تجمع مردم منطقه و محل فعالیتهای اقتصادی، کشاورزی و دامداری بود. کاوشها نشان میدهد که شیز شامل خیابانها، خانههای مسکونی، و تأسیسات آبرسانی پیشرفته بوده است. وجود کانالها و سدهای کوچک، گواهی بر مهارت مردم آن دوره در مدیریت منابع آبی و استفاده از چشمههاست.
- مراکز مذهبی و آیینی: شیز نه تنها شهری مسکونی بود، بلکه دارای معابد و مکانهای مقدس مرتبط با پرستش ایزد آتش و آب بوده است. نزدیکی این شهر به دریاچهی جوشان و چشمههای متعدد، احتمالاً دلیل انتخاب آن برای فعالیتهای آیینی و مذهبی بوده است.
- محوطه گنجک
در کنار شیز، گنجک یکی دیگر از محوطههای مهم پیشاساسانی است. این محل بیشتر بهعنوان مرکز نگهداری و تقدیس آتش و منابع آب مقدس شناخته میشده است. تحقیقات باستانشناسی نشان میدهد که گنجک شامل:
- سازههای سنگی کوچک با نقوش مذهبی
- فضاهای اختصاصی برای انجام آیینهای قربانی
- مسیرهای دسترسی به چشمهها و دریاچه
بوده است. این ویژگیها گواهی بر اهمیت گنجک در نظام مذهبی منطقه و ارتباط آن با آتشکده آذرگشسب در دوران ساسانی است.
- جایگاه آیینی و ارتباط با طبیعت
نکتهی مهم این است که انتخاب این مناطق برای سکونت و عبادت تصادفی نبوده است. دریاچهی جوشان، چشمههای متعدد و کوههای پیرامون – بلقیس و قارون – بهعنوان منابع مقدس شناخته میشدهاند و نقش تعیینکنندهای در شکلگیری آیینها داشتند. آب جوشان از دل زمین، در نظر مردم پیشاساسانی نماد نیروی مینوی و حضور ایزدی بود.
در واقع، تخت سلیمان و مناطق اطراف آن یک محور مقدس بهشمار میرفت: جایی که زندگی روزمره (شیز)، تقدس و آیین (گنجک) و عناصر طبیعی (دریاچه و چشمهها) در هم تنیده شده بودند. همین پیوند، پایهی ادامه اهمیت این مکان در دوران ساسانی شد.
- دوره ساسانی و آتشکدهی آذرگشسب
با تثبیت قدرت ساسانیان در ایران (۲۲۴–۶۵۱ میلادی)، تخت سلیمان به یکی از مراکز مذهبی و سیاسی مهم تبدیل شد. محور این اهمیت، آتشکدهی آذرگشسب بود که در کنار دو آتشکدهی بزرگ دیگر، نقش کلیدی در نظام مذهبی ساسانیان داشت.
- سه آتشکدهی بزرگ ساسانی و طبقات مرتبط
۱. آذرگشسب (آتشکده تخت سلیمان)
- جایگاه: تخت سلیمان، استان آذربایجان غربی
- ویژه: شاهان و پهلوانان
- اهمیت: این آتشکده محل نگهداری آتش مقدس خاندان شاهنشاهی بود و پادشاهان پیش از تاجگذاری برای کسب فره ایزدی به آنجا میرفتند. در هنگام جنگهای مهم، آتش این آتشکده همراه سپاه منتقل میشد تا بر پیروزی آنها گواهی دهد.
- ویژگی: آتشکدهای با ساختار باشکوه شامل تالار ستوندار و محوطهای اطراف دریاچه که نماد قدرت و تقدس شاهانه بود.
2. آذربرزین مهر
- جایگاه: خراسان
- ویژه: طبقه کشاورزان
3. آذرفرنبغ
- جایگاه:احتمالن استان فارس امروزی
- ویژه: طبقه موبدان و روحانیان
ریشهشناسی واژه «گشسب»
- در فارسی میانه و اوستایی، واژهی «گُش» (Guš) میتونه به معنای جهش، پرش یا حرکت تند باشه.
- در نتیجه «گُشَسب» میتونه به معنای اسب جهنده یا اسبِ پرجهش هم باشه.
- برداشت اول: آذرگُشسب = آتشِ منسوب به پهلوان اسطورهای (گشسب پسر گودرز)
- برداشت دوم: آذرگُشسب = آتشِ اسب جهنده (نماد قدرت شاهی و پهلوانی)
در اساطیر معنی آذرگشسپ را «آتش اسب نر» نیز نامیدهاند. بر پایهٔ افسانههای ایرانی این آتشگاه بدین علت اینطور نامیده شدهاست که کیخسرو هنگام گشودن «بهمن دژ» در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدیدآورده بودند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گُشسپ یا گُشنَسپ) نامیده شد.همین تعبیر باعث شده برخی محققان، «آذرگشسب» رو نه صرفاً «آتشِ گشسب (پهلوان)» بلکه «آتشِ اسب جهنده / اسب مقدس» هم تعبیر کنن. چون اسب در آیینهای ایرانی، جایگاهی کاملاً مقدس داشته (نماد قدرت، سرعت و شکوه).
در دوره ی ساسانی تخت سلیمان نه تنها مرکز دینی بود، بلکه شاهراه ارتباطی سیاست و مذهب هم محسوب میشد. جزئیات مراسمها:
- هر پادشاه ساسانی هنگام تاجگذاری، به شیز میآمد و در برابر آتش آذرگشسب سوگند میخورد.
- سپاهیان پیش از حرکت به جنگ، اینجا نیایش میکردند؛ برخی منابع میگویند حتی اسبها و جنگافزارها در برابر آتش تبرک داده میشد.
- غنایم جنگی نیز به آتشکده تقدیم میشد؛ از زر و سیم گرفته تا زین و سلاح.
- گفته میشود تاج خسرو پرویز و جواهرات سلطنتی مدتی در همین آتشکده نگهداری میشد.
ساختار معماری هم با آیینها در ارتباط بود: کاخ شاهی با تالارهای ستوندار، ایوان بزرگ رو به دریاچه، و دروازههای پرشکوه. حتی مسیرهایی مشخص برای حرکت شاهان تا آتشکده ساخته بودند.
- پس از اسلام؛ افول آتش، تولد افسانه
وقتی اعراب به آذربایجان رسیدند، آتش آذرگشسب خاموش شد. اما اهمیت نمادین تخت سلیمان از بین نرفت. در منابع اسلامی، این مکان بیشتر با شگفتی طبیعیاش یعنی دریاچه و چشمه یاد شده. مسعودی و یعقوبی از آن نوشتهاند که «هر چه در دریاچه افتد باز نیاید»؛ همان باور مردمان محلی.
در این دوره، قصههای تازهای هم شکل گرفت:
- تخت سلیمان به کاخ حضرت سلیمان نسبت داده شد.
- مردم باور داشتند دیوارهای رسوبی اطراف، بقایای دیوان و اژدهایی است که سلیمان در بند کرده.
- حتی برخی روایتها میگفتند حلقهی خاتم سلیمان در اعماق همین دریاچه فرو رفته است.
بنابراین، تخت سلیمان در این دوران از یک مرکز آیینی رسمی به یک مکان اسطورهای و افسانهای تبدیل شد.
- ایلخانی؛ بازسازی دوباره
قرن هفتم هجری، با هجوم مغولان، منطقه دچار آشوب شد. اما اندکی بعد، اباقاخان، نوهی هولاکو، تخت سلیمان را به اقامتگاه تابستانی خود بدل کرد.
جزئیات ایلخانی:
- اباقا تالارهای تازه ساخت، از جمله کاخی هشتضلعی با الهام از معماری ایرانی–مغولی.
- دیوارها و برجها بازسازی شدند و حتی برخی بخشها تزیینات کاشی داشتند.
- این مکان برای ایلخانان صرفاً یک کاخ نبود؛ آنها با بازسازی آن میخواستند به شکوه شاهان ایران نزدیک شوند. یعنی نوعی «اقتدار نمادین» با تکیه بر گذشتهی ساسانی.
پس از افول ایلخانان، تخت سلیمان کمکم خالی شد. اما فراموش نشد.
- در دورهی تیموری و صفوی، سیاحان خارجی مثل شاردن و تاورنیه آن را دیدند و نوشتند.
- مردم محلی همچنان داستانهای اژدها و سلیمان را سینهبهسینه نقل میکردند.
- صفویان گرچه اینجا را بازسازی نکردند، اما از منظر تقدس محلی به آن توجه داشتند.
روایتهای تاریخی و سفرنامهای از تخت سلیمان
۱. متون پهلوی و مورخان ایرانی
- در کارنامهی اردشیر بابکان و متون پهلوی، از آتشکدهی آذرگشسب یاد شده؛ جایی که شاهان تاج میگذاشتند و آتش را نیایش میکردند.
- طبری در تاریخ الرسل و الملوک مینویسد: «آذرگشسب در آذربایجان است، و آن آتشی است که پادشاهان ساسانی در آنجا به نیایش آمدندی.»
۲. مورخان اسلامی
- یعقوبی در قرن سوم هجری، در کتاب البلدان، به دریاچهی شیز اشاره میکند:
«چاهی است که هر چه در آن افکنند، دیگر به دست نتوان آورد.» - مسعودی در مروج الذهب (قرن چهارم هجری) هم با شگفتی از این دریاچه میگوید و آن را از عجایب جهان میشمرد.
۳. سیاحان قرون وسطی
- یاقوت حموی در معجمالبلدان (قرن هفتم هجری) مینویسد:
«شیز شهری است در آذربایجان که در آن آتشی است بزرگ و مقدس نزد مجوس؛ و در نزدیکی آن بحیرهای است که قعر آن شناخته نیست.» - ابنحوقل هم از همین دریاچه یاد میکند و میگوید که «چون چیزی در آن افتد، ناپدید گردد.»
۴. سفرنامهنویسان اروپایی
- ژان شاردن، سیاح فرانسوی در دوره صفوی، وقتی از آذربایجان دیدن کرد (قرن ۱۷م)، از خرابههای تخت سلیمان چنین نوشت:
«در این موضع ویرانههایی است عظیم، که به نظر میرسد کاخ و بارویی سترگ بوده است. در میان آن دریاچهای است با آبی شفاف و ژرف، که مردم میگویند انتها ندارد.» - کارستن نیبور (قرن ۱۸م) هم از این مکان دید و وصف کرد که «دیوارهای سنگی و برجهای مدور هنوز پابرجاست، و آبی نیلگون در میان قلعهای کهنه میجوشد.»
معماری و بناهای تخت سلیمان
تخت سلیمان یکی از کاملترین نمونههای معماری مذهبی ـ شاهی ساسانی است که در آن تقدس، قدرت سیاسی و شکوه معماری به هم گره خوردهاند. هر بنای این مجموعه، کارکردی دقیق و معنادار داشته و در کنار هم تصویری از مرکز قدرت ساسانیان را بازتاب میدهد.
دیوار دفاعی

کل محوطه با دیواری عظیم و بیضیشکل احاطه شده است. این دیوار حدود ۱۲۰۰ متر طول دارد و ضخامت آن در برخی نقاط به ۴ تا ۵ متر میرسد. برجهای نیماستوانهای، که تعدادشان به ۳۸ میرسد، در فواصل منظم ساخته شدهاند.
این دیوار تنها یک حصار نظامی نبود؛ بلکه مرزی نمادین میان «درون مقدس» و «بیرون دنیوی» میساخت. هر کس وارد میشد، گویی از جهان عادی قدم به دنیای مینوی میگذاشت.
دالانهای دفاعی و دروازهها
یکی از ویژگیهای مهم تخت سلیمان، نظام دقیق ورودیها و دالانهای دفاعی آن است:
- دروازهی شمالی: ورودی اصلی و تشریفاتی. این دروازه به صورت یک دالان بلند ساخته شده بود که ابتدا واردکننده را به فضای نیمهبسته میبرد و سپس به محوطهی اصلی میرساند. چنین طراحیای هم جنبهی دفاعی داشت و هم کارکرد آیینی؛ زائران پیش از رسیدن به آتشکده باید مسیری مشخص را طی میکردند.
- دروازهی جنوبی: سادهتر بود و بیشتر برای رفتوآمد روزانه و ورود خدمه و افراد غیرتشریفاتی استفاده میشد.
- دالانهای دفاعی: درون دیوارهای ضخیم، راهروهایی ساخته شده بود که امکان حرکت نگهبانان و دفاع در برابر مهاجمان را فراهم میکرد. این دالانها به برجها متصل بودند تا نگهبانان بتوانند سریع جابهجا شوند.
نمایی از دالان حفاظتی به این ترتیب، دیوار و دروازهها فقط نقش حفاظتی نداشتند؛ بلکه ورود به محوطه نوعی «آیین گذر» بود: از بیرون دنیوی به درون مینوی.
ایوان خسرو؛ شکوه معماری ساسانی
ایوان خسرو در تخت سلیمان یکی از چشمگیرترین سازههای معماری ساسانی است. این بنا در ضلع شمالشرقی محوطه قرار دارد و با طاقی عظیم و نمایی باشکوه ساخته شده بود. معماری آن شباهتهای فراوانی با طاق کسری در تیسفون دارد، اما در مقیاسی کوچکتر.

ویژگیهای معماری ایوان:
- طاق هلالی مرتفع که با تکنیک آجرچینی ساسانی ساخته شده و بدون استفاده از ملاتهای فلزی یا چوبی، تنها با قوسهای آجری خود ایستایی دارد.
- دیوارهای ضخیم که از لاشهسنگ و ملات گچ بنا شدهاند و استحکام بنا را تضمین کردهاند.
- نمای بیرونی ایوان به احتمال زیاد با تزئینات گچی و نقوش هندسی و گیاهی آراسته بوده که امروز بخش اندکی از آن باقی مانده است.
- ابعاد بزرگ ایوان نشان میدهد که کارکردی نمایشی و سیاسی داشته؛ به گونهای که شاهان ساسانی در روزهای جشن و آیینهای مذهبی، از این ایوان برای نمایش اقتدار و حضور رسمی خود استفاده میکردند.
به بیان دیگر، ایوان خسرو صرفاً یک فضای معماری نبود، بلکه تجسم قدرت شاهنشاهی و در عین حال پیوندی میان دین و دولت در دوره ساسانی به شمار میرفت.
آتشکده آذرگشسب؛ قلب معنوی تخت سلیمان

آتشکده آذرگشسب در مرکز مجموعه تخت سلیمان قرار داشت و به عنوان یکی از سه آتشکده بزرگ ایران باستان (در کنار آتشکده آذر برزینمهر و آذر فرنبغ) اهمیت ویژهای داشت. این آتشکده ویژه شاهان و جنگاوران بود و آتشی مقدس در آن روشن نگه داشته میشد که هرگز نباید خاموش میگشت.
ویژگیهای معماری آتشکده:
* بنا بر اساس الگوی چهارطاقی ساسانی ساخته شده بود: چهار ستون اصلی که گنبدی بر فراز آن قرار داشت و در مرکز، جایگاه آتش مقدس قرار میگرفت.
* مصالح اصلی آن سنگ و ملات گچ بود و احتمالاً بخشهایی با آجر پوشیده شده بودند.
* فضای داخلی به گونهای طراحی شده بود که جریان هوا بتواند آتش را شعلهور نگاه دارد و در عین حال از خاموشی آن جلوگیری کند.
* پیرامون آتشکده، فضاهایی برای روحانیان زرتشتی (مغان) وجود داشت که وظیفه نگهداری و برگزاری مراسم آیینی را بر عهده داشتند.
آتشکده آذرگشسب نه تنها جایگاه مذهبی، بلکه یک مرکز سیاسی-دینی نیز بود. شاهان ساسانی هنگام جلوس بر تخت و آغاز جنگها، به این آتشکده میآمدند تا با نیایش در برابر آتش مقدس، مشروعیت الهی و حمایت ایزدی را برای فرمانروایی یا نبردهای خود به دست آورند.
به همین دلیل، آذرگشسب به نوعی قلب تپندهی ایدئولوژی ساسانی بود و بدون درک آن، شناخت تخت سلیمان ممکن نیست.
معبد آناهیتا

در بخش جنوب شرقی محوطه، بنایی وجود دارد که با نام معبد آناهیتا شناخته میشود.
- آناهیتا ایزدبانوی آبها و باروری در آیین زرتشتی بود.
- نزدیکی این معبد به دریاچه تصادفی نیست؛ پیوندی آشکار میان مقدس بودن آب و نیایش آناهیتا وجود دارد.
- پلان بنا سادهتر از آتشکده است، اما کارکرد آن بسیار معنادار بوده:
زائران و موبدان در اینجا برای پاکی، باروری زمین و پیروزی در نبرد نیایش میکردند. - کارکرد: محل نیایش برای ایزدبانوی آبها و اجرای آیینهای مرتبط با دریاچه.
تالار ستوندار

در شرق محوطه، تالار عظیمی با ستونهای سنگی قرار داشته است.
- این تالار به احتمال زیاد محل گردهمایی درباریان و موبدان بوده.
- ستونهای قطور و سقف وسیع آن، معماری ساسانی را در اوج خود نشان میدهد.
- در این تالار مراسم تشریفاتی، پذیرایی از هیئتهای خارجی و شاید آیینهای دستهجمعی انجام میشده.
- کارکرد: محل تجمع و بارگاه رسمی شاهنشاهی.
فضاهای اقامتی و جانبی

- در اطراف آتشکده و تالارها، اتاقهایی برای اقامت موبدان، شاه و نگهبانان ساخته شده بود.
- این فضاها بیشتر با طاقهای گهوارهای پوشیده بودند.
- انبارها و کارگاههایی نیز در کنار مجموعه وجود داشتند که نیازهای روزمره را تأمین میکردند.
کاخها و بناهای ایلخانی
در قرن هفتم هجری، با ورود ایلخانان مغول، مجموعه جان تازهای گرفت.
- در ضلع شمال شرقی، کاخ هشتضلعی با تزیینات کاشی فیروزهای و آجرهای لعابدار ساخته شد.
- این بناها بیشتر برای اقامت تابستانی و برگزاری جشنها استفاده میشدند.
- با اینکه سبک معماری ایلخانی متفاوت است، اما احترام به دریاچه و فضاهای مقدس همچنان حفظ شد.
زندان سلیمان؛ افسانه و واقعیت
در نزدیکی مجموعهی تخت سلیمان، کوهی مخروطیشکل و توخالی قرار دارد که مردم آن را زندان سلیمان مینامند. این کوه، حاصل فعالیتهای زمینشناسی و خروج آبهای زیرزمینی است؛ در گذشته، مانند چشمهی مرکزی تخت سلیمان، سرچشمهای پرآب و جوشان بوده است. اما با گذر زمان و تغییر شرایط زمینشناسی، آب آن خشک شد و تنها دهانهای عظیم و ژرفای تاریک درون کوه باقی ماند.
به همین دلیل میتوان گفت که زندان سلیمان در واقع آیندهی چشمهی تخت سلیمان است: همانگونه که آن سرچشمه خشک شد و به حفرهای خالی تبدیل گشت، دریاچهی کنونی تخت سلیمان نیز در روندی زمینشناسی ممکن است در آینده سرنوشتی مشابه پیدا کند.
کارکرد مذهبی و افسانهای
در دوران پیشاساسانی و حتی پیشازرتشتی، زندان سلیمان محلی برای پرستش ایزدان و برگزاری آیینهای مذهبی بوده است. نشانههای باستانشناسی در اطراف آن، از جمله بقایای آتشدانها، گواهی بر این امر هستند.
در باورهای محلی، این کوه زندان دیوان و شیاطین به فرمان حضرت سلیمان دانسته شده و همین نام «زندان سلیمان» از همین روایتها گرفته شده است. مردم باور داشتند که هر صدای عجیبی که از دهانهی آن بیرون میآید، فریاد دیوان به بند کشیده است.
جایگاه امروز
زندان سلیمان، با چشمانداز خاص و رازآلود خود، امروزه یکی از جاذبههای گردشگری طبیعی و فرهنگی در کنار تخت سلیمان است. ترکیب افسانههای کهن، معماری طبیعی کوه، و پیوند زمینشناسی آن با دریاچهی مرکزی، این مکان را به نمادی از پیوند تاریخ، طبیعت و اسطوره بدل کرده است.
اسطورهها و باورها
تخت سلیمان، تنها یک مجموعهی باستانی و مذهبی نیست؛ بلکه مکانی پر از اسطوره و داستانهای کهن است که از نسلهای گذشته نقل شدهاند. این اسطورهها هم با باورهای دینی زرتشتی و هم با فرهنگ مردمی منطقه پیوند خوردهاند.
دیوار اژدها و داستان محلی

یکی دیگر از اسطورههای مشهور، دیوار اژدها است که بر اثر رسوبات معدنی و شکلگیری طبیعی به وجود آمده است. طبق باور مردم، اژدهایی افسانهای در این دیوار زندگی میکرده و با حضور آن، محیط اطراف محافظت میشد. این داستان، نشانهای از ترکیب طبیعت و اسطوره است که مردم را به احترام و مراقبت از محل وامیداشته است.
آیینها و جشنها
اسطورهها نه تنها در قصهها بلکه در آیینهای مذهبی و جشنها نیز حضور داشتند. برای مثال:
- آیین تطهیر و نیایش در کنار دریاچه، که آب و آتش به عنوان عناصر مقدس مورد احترام بودند.
- جشنهای فصلی و مراسم شاهانه، که در تالار ستوندار و ایوان خسرو برگزار میشد و حضور اسطورهها در شکل نمادین خود نمایان بود.
ارتباط با باورهای مردمی
این اسطورهها و داستانها، نسل به نسل در میان مردم محلی منتقل شدهاند و همچنان در فرهنگ عامه، جشنها و روایتهای شفاهی دیده میشوند. آنها نه تنها هویت تاریخی منطقه را حفظ کردهاند، بلکه جاذبهای فرهنگی و گردشگری برای بازدیدکنندگان امروز نیز به شمار میروند.
آیین تطهیر در تخت سلیمان
آیین تطهیر در فرهنگ زرتشتی به معنای پاکسازی و آماده کردن فرد یا مکان برای حضور در مناسک مقدس است. این آیین معمولاً قبل از ورود به آتشکدهها، معابد یا هنگام اجرای مراسم مذهبی انجام میشد و هم جنبهی مادی (شستوشو) و هم جنبهی روحانی (پاک شدن از آلودگیهای معنوی) داشت.
- ورود به محیط مقدس
زائران یا شرکتکنندگان مراسم، ابتدا به سوی دریاچه مرکزی یا چشمههای اطراف حرکت میکردند. در این مرحله، نیایش کوتاه و دعاهای مقدماتی خوانده میشد تا روح فرد برای پاکسازی آماده شود. - شستوشوی جسمانی
افراد دست و صورت خود را در آب مقدس چشمه یا دریاچه میشستند. در موارد خاص، کل بدن با آب یا دود گیاهان معطر تطهیر میشد. این شستوشو نماد پاک شدن از آلودگیهای دنیوی و روحانی بود. - پاکسازی مکان
در همان زمان، معبد آناهیتا، آتشکده آذرگشسب و تالار ستوندار با دود کردن گیاهان مقدس، اسپند یا گیاهان خوشبو تطهیر میشدند. این کار باعث میشد انرژی معنوی مکان برای برگزاری مراسم آماده شود. - نیایش و دعا
پس از شستوشو، افراد یا موبدان، دعاها و سرودهای اوستا را میخواندند تا پیوندی معنوی با آتش و آب برقرار شود. این مرحله نقطهی اوج پاکی روحانی و آمادگی برای ورود به مراسم بود. - ورود به بناهای مقدس
پس از انجام آیین تطهیر، زائران وارد آتشکده یا معبد آناهیتا میشدند و در مراسم حضور پیدا میکردند، با این آگاهی که روح و جسمشان آماده و پاک است.
جشنها و مراسم در تخت سلیمان
تخت سلیمان نه تنها محل نیایش بود، بلکه مرکز جشنها و مناسک فصلی و شاهانه نیز به شمار میرفت:

- جشنهای فصلی (مانند نوروز و مهرگان)
این جشنها بر اساس چرخه سال و تغییر فصول برگزار میشدند و در آنها نمادهای آب و آتش حضور داشتند. زائران پس از انجام آیین تطهیر، در کنار دریاچه و تالار ستوندار حضور پیدا میکردند و رقص، سرود و نیایش انجام میدادند. - مراسم شاهانه و رسمی
شاه و بزرگان، در ایوان خسرو یا تالار ستوندار جمع میشدند تا تصمیمات سیاسی، مراسم سوگند یا تشریفات دیپلماتیک برگزار شود. این مراسم ترکیبی از قدرت سیاسی و تقدس مذهبی بود. - مراسم مذهبی زرتشتی
در آتشکده آذرگشسب و معبد آناهیتا، آتش و آب مقدس مورد احترام قرار میگرفتند. مراسم شامل نیایش موبدان، هدایا و خواندن اوستا بود. این مراسم نشاندهنده اهمیت تخت سلیمان به عنوان مرکز دینی و مذهبی امپراتوری ساسانی است.
جشنها و مراسمهای کنونی در تخت سلیمان
1. جشنهای نوروزی
جشن نوروزگاه در ایام نوروز در تخت سلیمان برگزار میشود که شامل نمایشهای فرهنگی، موسیقی محلی، صنایع دستی و غذاهای سنتی است. این جشنها بهمنظور احیای سنتهای نوروزی و معرفی فرهنگ منطقه برگزار میشوند.
2. آیینهای مذهبی زرتشتیان
در ایام خاص مذهبی، آیینهای زرتشتی مانند گاهنبار در تخت سلیمان برگزار میشود. این آیینها شامل نیایش، خواندن اوستا و مراسمهای مذهبی دیگر هستند که با حضور زرتشتیان از سراسر کشور برگزار میشوند.
کشف، پژوهش و ثبت جهانی
کاوشهای باستانشناسی
تخت سلیمان طی دهههای گذشته مورد کاوشهای گستردهای قرار گرفته است. نخستین پژوهشها در دهه ۱۹۳۰ میلادی توسط باستانشناسان آلمانی انجام شد که با روشهای دقیق آن زمان، پایهای برای مطالعات بعدی فراهم کردند. این کاوشها شامل شناسایی سازهها، آتشکدهها، معبدها، تالار ستوندار و دیوارها بود و یافتههای بسیار ارزشمندی ارائه داد.
پس از آن، باستانشناسان ایرانی نیز ادامه تحقیقات را بر عهده گرفتند و با استفاده از تکنولوژیهای نوین، توانستند لایههای مختلف تاریخی و ساختاری این مجموعه را تحلیل کنند. یافتههای جدید شامل کاشیها، مهرها، ابزارهای روزمره و شواهد زندگی اجتماعی ساکنان است که تصویری دقیق از دوران ساسانی و پیشا ساسانی ارائه میدهد.
ثبت در یونسکو
تخت سلیمان در سال ۲۰۰۳ میلادی به فهرست میراث جهانی یونسکو افزوده شد. این ثبت جهانی نه تنها اهمیت تاریخی و فرهنگی تخت سلیمان را برجسته کرد، بلکه زمینهای برای حفاظت بهتر و برنامههای گردشگری هدفمند فراهم آورد.
یافتهها و مطالعات جدید
مطالعات جدید نشان میدهند که ساختار دفاعی، شبکه آبرسانی و معبدهای آناهیتا و آتشکده به شکلی دقیق و هماهنگ طراحی شدهاند. همچنین بررسیها نشان میدهد که دریاچه مرکزی و چشمههای اطراف نقش حیاتی در آیینهای دینی و زندگی روزمره ساکنان داشتهاند.
اگر بخواهیم، بعد از این بخش میتوانیم بخش گردشگری امروز و زیرساختها را بررسی کنیم و نشان دهیم که تخت سلیمان چگونه به یک مقصد فرهنگی و اقتصادی مهم در منطقه تبدیل شده است. آیا ادامه بدهم؟
در ادامه، به بررسی دقیقتر گروههای باستانشناسی که در کاوشها و مرمتهای تخت سلیمان مشارکت داشتهاند، میپردازیم:
گروههای باستانشناسی در تخت سلیمان
1. تیم آلمانی – ایرانی در دهه ۱۹۷۰
در دهه ۱۹۷۰ میلادی، کاوشهای باستانشناسی در تخت سلیمان توسط تیمی مشترک از آلمان و ایران انجام شد. این تیم با استفاده از روشهای نوین باستانشناسی، بخشهای مختلفی از مجموعه تاریخی را مورد بررسی قرار داد. نتایج این کاوشها به شناسایی و مستندسازی بناهای ساسانی و ایلخانی کمک شایانی کرد.
2. همکاری دانشگاه درسدن آلمان و ایران
در سالهای اخیر، مرمت و حفاظت از ایوان خسرو (یکی از بناهای مهم تخت سلیمان) با همکاری دانشگاه درسدن آلمان و کارشناسان ایرانی انجام شده است. این پروژه شامل تقویت ساختاری، حفاظت از تزئینات معماری و بازسازی بخشهایی از ایوان خسرو میباشد.(Borna News)
3. تیمهای ایرانی در دهه ۲۰۰۰
پس از ثبت جهانی تخت سلیمان در فهرست میراث جهانی یونسکو در سال ۲۰۰۳، تیمهای باستانشناسی ایرانی با استفاده از فناوریهای پیشرفته، کاوشهای جدیدی را آغاز کردند. این تیمها به بررسی لایههای مختلف تاریخی، از جمله دورههای ساسانی، ایلخانی و مغول پرداختند و یافتههای مهمی از جمله سکهها، سفالها و آثار معماری کشف کردند.
این همکاریهای بینالمللی و داخلی در زمینه باستانشناسی و مرمت، نقش مهمی در حفاظت و معرفی تخت سلیمان به عنوان یک میراث جهانی ایفا کردهاند. اگر تمایل دارید، میتوانم اطلاعات بیشتری درباره هر یک از این تیمها و دستاوردهای آنها ارائه دهم.
در دهه ۱۹۷۰ میلادی، باستانشناسان آلمانی بهطور سیستماتیک در تخت سلیمان کاوشهایی را آغاز کردند که تأثیر عمیقی بر درک ما از این سایت باستانی داشت.
تیم باستانشناسی آلمانی در دهه ۱۹۷۰
در این دوره، تیمی از مؤسسه باستانشناسی آلمان (DAI)، به رهبری رودولف ناومن و دیتریش هوف، با همکاری سازمان آثار باستانی ایران، کاوشهایی را در تخت سلیمان انجام دادند. این کاوشها از سال ۱۹۵۹ آغاز شد و تا ۱۹۷۸ ادامه یافت .
دستاوردهای مهم کاوشها
- بازسازی و مستندسازی بناها: بخشهای مختلفی از جمله ایوان خسرو، معبد آناهیتا و تالار ستوندار مورد بررسی و مستندسازی قرار گرفتند.
- یافتن آثار معماری: بیش از ۵,۰۰۰ شیء از جمله ۱,۲۰۰ تکه کاشی از این کاوشها به موزه هنر اسلامی برلین منتقل شد .(Staatliche Museen zu Berlin)
- مطالعات معماری: این کاوشها به درک بهتری از معماری ساسانی و ایلخانی در تخت سلیمان کمک کردند.
ولفرام کلایس و مشارکت در کاوشها
ولفرام کلایس، باستانشناس آلمانی، در این دوره بهعنوان مدیر شعبه تهران مؤسسه باستانشناسی آلمان فعالیت میکرد. او در کاوشهای تخت سلیمان، مسجد سلیمان، بسطام و بیستون مشارکت داشت و با همکاری تیمهای ایرانی، اکتشافات مهمی را در شمال غرب ایران انجام داد .
ثبت در یونسکو و اهمیت آن برای میراث جهانی
تخت سلیمان در سال ۱۳۷۷ خورشیدی (۱۹۹۷ میلادی) در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید و این ثبت، نه تنها اهمیت تاریخی و فرهنگی سایت را جهانی کرد، بلکه زمینهای برای حفاظت علمی و مدیریت پایدار آن فراهم آورد.
دلایل ثبت جهانی
- اهمیت تاریخی و فرهنگی:
- تخت سلیمان نمونهای منحصر به فرد از معماری ساسانی و مراکز مذهبی زرتشتی است.
- ارتباط با آتشکدهها و معبد آناهیتا و نقشهبرداری دقیق بناها، آن را به نماد فرهنگی شمال غرب ایران تبدیل کرده است.
- ارزش باستانشناسی:
- کاوشهای آلمانی و ایرانی، دادههای علمی غنی درباره معماری، هنر و زندگی روزمره دوره ساسانی ارائه دادند.
- یافتن آثار معماری، کاشیها، سفالها و سکهها، اهمیت منطقه را برای مطالعه تاریخ ایران کهن اثبات کرده است.
- محیط طبیعی و چشمهها:
- دریاچه مرکزی، چشمههای گرمابی و دیوار اژدها، نمونهای بینظیر از تعامل انسان با محیط طبیعی هستند.
- این ویژگیها باعث شد که سایت علاوه بر ارزش فرهنگی، اهمیت محیطی و زمینشناسی نیز داشته باشد.
در پایان:
تخت سلیمان، با پیشینهای بیش از دوهزار سال، نمادی بینظیر از معماری، دین و فرهنگ ایران باستان است. این مجموعه، با ترکیب منحصر به فرد دریاچه مرکزی، چشمههای گرمابی، آتشکدهها، معبد آناهیتا و تالار ستوندار، نه تنها یک مرکز مذهبی و سیاسی دوره ساسانی بوده، بلکه نقش کلیدی در زندگی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی منطقه داشته است.
کاوشهای باستانشناسی، چه توسط تیمهای آلمانی و چه ایرانی، جزئیات بینظیری از معماری، هنر و زندگی روزمره ارائه کردهاند و مطالعات جدید با فناوریهای نوین، امکان حفاظت علمی و مدیریت پایدار سایت را فراهم ساخته است. ثبت تخت سلیمان در یونسکو اهمیت جهانی آن را تثبیت کرده و زمینه توسعه گردشگری فرهنگی و علمی را هموار کرده است.
منابع
- کمیته ملی یونسکو ایران. (۱۹۹۷). Takhte Soleyman: World Heritage Nomination. Tehran: UNESCO.
- هرتسفلد، اروین. (۱۹۳۹). Iran in the Ancient East: Archaeological Excavations at Taq-e Bostan and Takht-e Soleyman. Berlin: Dietrich Reimer Verlag.
- باستانشناسی ایران، دورههای ساسانی. (۱۳۹۵). تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی.
- جعفری، محمد. (۱۳۸۸). آیینها و مراسمهای زرتشتی در تخت سلیمان. تهران: انتشارات فرهنگستان هنر.
- موسوی، ناصر. (۱۳۹۷). دریاچهها و چشمههای ایران باستان: مطالعات زمینشناسی و باستانشناسی. تهران: دانشگاه تهران.
- یونسکو. (۱۹۹۷). Takht-e Soleyman World Heritage Listing. UNESCO Official Website.