اردیبهشتگان
اردیبهشت[1] نام سومین روز ماه در گاهشماری قدیم ایرانیان بوده و همزمانی این روز با ماه اردیبهشت به روز «اردیبهشتگان» معروف شده است؛ با سی و یک روزه شدن ماههای بهار و تابستان، تغییراتی در زمان برگزاری جشنها نیز صورت گرفته چه آنکه با افزوده شدن یک روز به فروردین ماه، این جشن (اردیبهشتگان) در روز دوم اردیبهشت طبق گاهشماری جدید برگزار میشود.[2]
اردیبهشت از دو واژه (آشه) و (وهیشته) به معنای بهترین اشه ساخته شده است. اشه به فارسی باستان، «رتام» است و به این خاطر «آشـه وهیشتَه»، «آرته و هیشته» و «اردیبهشت» خوانده میشود؛ واژه «رتام» و «ارته»[3] در زبان یونانی به صورت واژه (arête)، هسته مرکزی فلسفه افلاتونی را تشکیل داده است که به فارسی به جای اینکه به «هنر» ترجمه شود به صورت تقوی، فضیلت و قابلیت برگردانده شده است. به این ترتیب «اشه وهیشته» و به عبارت دیگر اردیبهشت؛ یعنی بهترین هنر یا بهترین اخلاق. (هینلز،۱۳۸۳: ۴۹)
امشاسپند (جاودان مقدس) اردیبهشت، ایزد موکل راستی و پاکی و نیز نگاهبان و نگهدار آتش[4] و روشنی در جهان مادی میباشد؛ به نقل از اوستا، اهریمن با ظهور زرتشت گریخته و فریاد برآورده که زرتشت مرا با «اشه وهیشته » بسوزانید و از زمین براند…
این امشاسپند[5] از زیباترین امشاسپندان بوده، رو در روی ناراستی و نیز نماینده قانون ایزدی و نظم اخلاقی در جهان میباشد؛ او در زمین پاسدار نظم است و با بیماری، دیوان، مرگ و آفریدگان شر در ستیزه بوده و حتی در دوزخ نیز پاسدار نظم میباشد و مانع شکنجه بیش از حد دیوان و بدکاران میشود.
بیرونی در آثارالباقیه آورده است که معنای این نام آن است؛ راستی بهتر است. برخی گفته اند که منتهای خیر است و اردیبهشت، ایزد یا ملک آتش و نور بوده و این دو با آن مناسبت دارد و خداوند او را به این کار موکل کرده که نیز علل و امراض را به یاری ادویه و اغذیه ازاله کند و صدق را از کذب ظاهر سازد و… بنابراین جشن اردیبهشتگان[6]، روز بزرگداشت اشه وهیشته و نیز ویژگیهای آن، بهترین راستی و پاکی (بهترین اخلاق) میباشد.

دیگر جشن های ماه اردیبهشت
گاهنبار میدیوزرم (جشن میانه فصل سبز یا میانه بهار)؛ یازدهم تا پانزدهم اردیبهشت[7]
جشنهای گاهنباری بازماندهای از تقویم کهن در ایران باستان میباشد که به پاره های سال و موسمهای سالیانه نیز معروف بوده است. در ایران باستان، سال خورشیدی را به چهار فصل و چهار و نیم فصل تقسیم میکردند و در این میان، شش گاهنبار را جشن میگرفتهاند؛ به این ترتیب نخستین گاهنبارسالانه، جشن میدیوزرم[8] میباشد.
در این جشن که در محل آتش ورهرام یا بهرام (آتشکده اصلی هر شهر) برگزار میشود مراسم پزشنخوانی در پزشنگاه (اتاق کناری محل نگهداری آتش ورهرام) توسط موبدان انجام میگیرد.
پس از اتمام پزشنخوانی، شربت پراهوم که از کوبیدن و نرمکردن ساقه گیاه هوم، تهیه شده و با آب در هاون مخصوص برنجی به دست آمده در میان حاضرین توزیع میشود. در بسیاری از روستاهای یزد که هنوز معماری سنتی و بومی دارند، جشن گاهنبار در خانهها برگزار میشود. جهت انجام این مراسم؛ صاحب خانه سفرهای حاوی لرک[9] و نانهای مخصوص گاهنبار که «لووک» نام دارد[10] در «پسکمِ مَس» خانه یعنی در اندرونی، میگستراند. (میرفتاح، ۱۳۸۹: ۱۸۰)
لازم به ذکر است تنها منبعی که به جشن گاهنبار میانه بهار اشاره کرده، آثار الباقیه (تألیف ابوریحان بیرونی) میباشد.
اردیبهشتگان اردیبهشتگان اردیبهشتگان اردیبهشتگان اردیبهشتگان اردیبهشتگان اردیبهشتگان
جشن چهلم نوروز (چلموو)؛ دهم اردیبهشت
در مناطق مرکزی ایران در این روز جشنی به نام جشن چهلم نوروز برگزار میکردند؛ این جشن در شیراز در کنار چشمه سعدی برگزار میشد و مردم آنجا بر این باور بودند که در این روز یک ماهی، سر از آب بیرون آورده و انگشتری زرین با خود به نشانه ی بخت و اقبال میآورد. کرمانیها در این روز به زیارت شاه خیراله میروند.
پنجاه بدر؛ بیستم اردیبهشت
این جشن بیشتر با مراسم باران خواهی همراه است؛ روایت است که در قزوین علاوه بر بارانخواهی در این روز، آیین سیزدهبدر هم به جا آورده میشود چه آنکه نزد مردم این دیار، عید با سیزدهبدر به پایان نرسیده و دید و بازدیدها تا پنجاه بدر ادامه دارد.
[1] گل مرزنگوش را به اردیبهشت نسبت میدهند و از این رو به آن عید گل میگویند
[2] در رابطه با زمان برگزاری جشنها اختلافاتی وجود دارد؛ گروهی سی و یک روزه شدن ندانسته و جشنها را طبق گاهشماری قدیم برگزار کرده و روز سی و یکم را به ماهها را مهم عنوان یکی از روزهای خمسه مسترقه حساب می-کنند؛ گروه دیگر اما سی و یکم فروردین را یکم اردیبهشت به حساب آورده، بنابراین یک روز طبق تقویم جدید این مراسم زودتر برگزار میشود؛
این مسأله برای دیگر جشنهای ماهیانه نیز صدق میکند (به ازای هر ماه سی و یک روزه که میگذرد یک روز زمان جشنها جلوتر میآید مثلاً در جشن تیرگان از آنجا که سه ماه سی و یک روزه از سال طی شده است بنابراین زمان جشن ،تیرگان سه روز جلوتر می آید؛ در تمام جشنهای ماهانه شش ماهه دوم با توجه به گذشت شش ماه سی و یک روزه همه ی جشنهای پاییز و زمستان ۶ روز زودتر برگزار میشود
[3] ارته (ارثه) در ارثهیشت در مقام یکی از فرشتگان آیین مزدیسنا به معنای راستی و درستی آمده است؛ ارته در زبان یونان معادل واژهی «فره» در زبان فارسی میباشد.
[4] چون آتش نماد راستی و اشویی مینوی است.
[5] در اردیبهشت یشت، امشاسپند اردیبهشت؛ سرآمد درمانبخشان عالم نامیده شده است.
[6] نزد برخی کشورها این جشن به صورت جشن گل میباشد.
[7] جشن اصلی آن در روز پانزدهم برگزار میشود.
[8] در گزیدههای زاد سپرم آمده است که زرتشت در این روز به پیامبری برانگیخته شده است.
[9] لرک (LORIC) یا آجیل یکی از اقلام مهم جشن های باستانی بوده و در هر جشن، ترکیبات متفاوتی دارد؛ خرما، سنجد، کشمش، بادام، گردو، برگه ها و انجیر خشک از محتویات لرک گاهنبار است که در چادرشب ریخته شده و روی آین یک سیب سرخ یا انار قرار میدهند.
[10] در کرمان دونوع نان به نام کلو و خورشیدو (نانی که پرتوهایی مثل خورشید دارد) تهیه می کنند و از هر کدام 7عدد (به نیت هفت امشاسپند) بر سفره گاهنبار میگذارند.