گنجینه دماوند: واژگان با حرف گ
گاورنگ: گاو مانند. به معنی گاو پیکر است، که گرز فریدون را باشد و آن را به هیأت سر گاومیش از آهن ساخته بودند. (برهان) اصل نام گورنگ، همان گُرز گاو سر و گاو چهر به معنی گاو مانند. (از انجمن آرا). گاو پیکر:
بیامد خروشان بدان دشت جنگ
به دست اندرون گرزهی گاو رنگ
دمان پیش ضحاک رفتی به جنگ
زدی بر سرش گرزهی گاو رنگ
بزد بر سرش گرزه ی گاو رنگ
زمین شد ز خون همچو پشت پلنگ
(فردوسی) (لغت نامه دهخدا)
گداخته بودن درون زمین | از گنجینه دماوند
دیدن آتش فشان های کاری چون دماوند، تفتان، و دیگر آتش فشان های جوان و کاری ایران زمین، سبب شده تا بینش درستی درباره ی درون زمین به دست آید. در ماندالای دهم، سرودا از ریگ ودا (کهن ترین نوشته ی آریایی) آمده است که «آگنی Agni: آتش، خدای آتش) در ناف زمین منزل دارد» (جلالی نائینی۱۳۴۸). در روم باستان (۲ و ۴ و ۵) نیز ولکان خدای آتش در زیر زمین و زیر کوه های آتش فشان به سر می برد. (جستاری در پیشینه ی دانش کیهان در ایران ویج، نگارش: دکتر مانوئل بربریان (مانوگ مانوگیان) چاپ نخست: ۱۳۷۶، ناشر: نشر بلخ وابسته به بنیاد نیشابور، ص۱۲۵).
کرانس: از شهرهای کشور اتریش، محل برگزاری جشن باشکوهی، برای معرفی کتاب دماوند بلندترین کوه ایران.
گراف لئوتون فون هوهن اشتاین: ۱۸۱۱-۱۸۸۸، عضو دفتر جغرافیایی وین، اتریش، در سال ۱۸۷۵ همراه با روزنبورگ در سفر تحقیقاتی به دره ی لار سفر کرد و در دامنه ی دماوند، یک کبک دری به وزن ۵ تا ۶ کیلوگرم شکار کرد و با افتخار شکارش را نشان می داد. (کتاب دماوند بلندترین کوه ایران، نخستین پژوهش جامع، علمی و فرهنگی درباره ی دماوند ترجمه ی: ایرج هاشمی زاده)
گربرت و گنجینه دماوند
نخستین کسی که به عزم سیاحت بالای کوه دماوند رفت «گربرت» اتریشی بود (اولین اروپایی که در اواخر سده هجدهم میلادی به دماوند رفت) پس از آن «الیوی» فرانسوی، در سال ۱۷۹۸ ولی به قله ی آن رسیدن نتوانست. با توجه به جمله ی در اواخر قرن هجدهم، سابقه ی اولین صعود اروپائیان به دماوند بر می گردد به اواخر قرن ۱۸ و شاید تا تاریخ اولین صعود اروپائیان توسط «ژاک بالامات» و دکتر میشل گابریل پاکارد به قله ی منبلان در سال ۱۷۸۶ میلادی که آن نیز در اواخر همین صده بوده است، سال صعود این هر دو قله در قرون اخیر، با یکدیگر چندان فاصله نداشته باشد.
گرده ی آبشار یخی | گنجینه دماوند
کافر دره، درهای ریزشی و نسبتاً عمیق حد فاصل دو یال جنوبی بارگاه سوم و یال شرقی جنوبی است. گرده ی آبشار یخی از عمق این دره و از ارتفاع تقریبی ۴۳۰۰ متری به شکل گرده ای کاملاً سنگی و دشوار به یک باره ارتفاع می گیرد سپس با یک فاصله کوتاه خاکی به گرده ی اصلی آبشار با سنگ های سیاه رنگ ریزشی و نا استوار رسیده، پس از تشکیل آبشار یخی در ارتفاع ۴۸۰۰ متری بر روی نوار باریک سیاه رنگ به صورت عمودی با شیب بسیار تند به دود کوه و قله ی دماوند می رسد.
گرده ی دوبی سل
گرده ی صخره ای دویی سل شکافی عمیق در حد فاصل دو زبانه ی یخچال دویی سل می باشد. این گردهی سنگلاخی از ارتفاع ۵۰۰۰ متری آغاز و تا قله به پیش می رود. زیر شیب گرده ی دوبی سل یخچال و شیب های تند ریزشی آن قرار دارد گرده، کاملاً سنگی است و نهایتا به دیواره های صخرهای دشوارتری می رسد یخچال کاسه ای کوچکی زبانه ی دوبی سل را با فاصله ای کوتاه از یخچال اصلی محصور در میان دیواره ها در بالای گرده جدا می سازد عبور از وسط یخچال و شکاف بالای آن، گرده را به کاسه ی قله دماوند متصل می سازد. این مسیر نیز چون یال شمالی تاکنون دست نخورده باقی مانده است.
گرده ی شرقی دوم
دیواره ی شرقی: گرده ی شرقی دوم دماوند نیز به سان گرده ی اول و کمی پایین تر از آن از ارتفاع ۴۲۰۰ متر آغاز و با ترکیبی از دیوار و صخره و زبانه ی یخچالی ارتفاع گرفته و در قسمت های انتهایی به برجی در ارتفاع ۵۳۰۰ متری میرسد از سوی دیگر در سمت غرب با تشکیل ۲ برج صخره ای مجزا از یکدیگر به کف یخچال پهنه شرقی می رسد سپس به صورت مستقیم تا برج مشخصی واقع در جناح شرقی بالا رفته به قله ی دماوند می رسد این مسیر نیز چون گرده ی شرقی اول تاکنون به صورت مستقیم صعود نگردیده است.
گرده ی شرقی مسیر اصلی اول
از جمله گرده های صعود نشده به دماوند مسیر واقعی شرقی آن است. که این مسیر به شکل یک گرده ترکیبی از برج های صخره ای ناپایدار و زبانه های یخچالی است با شیبی بسیار تند و سنگین بر روی خط اصلی جغرافیایی در شرق دماوند قرار گرفته است. ابتدای گرده از دل یخچال یخار از ارتفاع تقریبی ۴۴۰۰ آغاز و تا ارتفاع ۵۱۰۰ بالا رفته سپس به لبه ی یخچال بام برفی می رسد. امتداد مسیر پس از قله ی سوزنی یخار و عبور از تراک یخچالی به طور مستقیم به قله می رسد این مسیر نیز تاکنون به واسطه ی خطرات ریزش سنگ و دشواری مسیر و تکنیکی بودن آن، صعود نشده است.
گرده ی جنوب شمال شرقی:
گرده ی جنوب شمال شرقی از ارتفاع ۴۰۰۰ متر آغاز و با شیب تندی از روی یخچال و صخره ارتفاع قابل ملاحظه ای یافته، در ۴۸۰۰ متری به کمرکش یال شمال شرقی متصل و به قله ی دماوند می رسد.
گرده ی لش بوم
یال گرده مانند لش بوم که در ابتدا توسط لبه ی باریک و طویلی از دشت مسطح سرداغگرزهی گاو پیکر در ارتفاع ۳۶۰۰ متری آغاز می گردد به سمت یخچال آشکار چال جهت گرفته، به ابتدای یال بسیار پرشیب لش بوم می رسد و سپس به صورت کاملاً بارز و آشکار ارتفاع می گیرد و با قوس بسیار شاخصی در حد فاصل دو یخچال اشکار چال و شمال غربی در ارتفاع ۵۰۰۰ متری به پایان می امتداد یال با عبور قسمتی از یخچال حد رسد سپس فاصل در انتها به یال اشکار چال در ارتفاع ۵۳۰۰ متری متصل و به قله می رسند.
گرده ی ملارد مره
این گرده نیز به طور یقین از جمله مسیرهای دشوار برای دستیابی به قله ی دماوند می باشد ابتدای آن از درون کاسه ی یخچالی جنوب شرقی فراز دره ی ملارد از ارتفاع ۴۴۰۰ متری به صورت مستقیم بر روی گرده ای سنگی با شیب بسیار تند ارتفاع گرفته و به موازات یال شمال جنوب شرقی به برج اول بخار در ارتفاع ۵۱۵۰ متری ملحق می گردد. ادامه ی این مسیر از طریق مسیر برج های یخار به قله میسر می گردد.
گرده به صورت مداوم در معرض خطر ریزش سنگ قرار دارد شیب آبرفتی قسمت شرقی آن بسیار تند و قسمت غرب آن را دیواره های کوچک و بزرگ صخره ای نااستوار به صورت زبانه های موازی و مطبق در کنار یخچال فرا گرفته اند. (کتاب ۴۸۰۰ و یال هایش، گردآورنده محمود نظریان (افغان)، مؤلف: على مقیم، انتشارات صدریه سال ۱۳۸۰)

گرزه ی گاو پیکر | فریدون
گرز فریدون را گویند چه آن را به هیأت سر گاومیش از فولاد ساخته بودند. (جهانگیری) (برهان)
یکی گرزهی گاو پیکر سرش
زدی هر که آمد که آمد همی در برش
(فردوسی)
یکی گرزه ی گاو پیکر به دست
چهارم به تخت کنی بر نشست
(فردوسی)
گرزه ی گاو چهر: گرزه گاو پیکر است که گرز فریدون باشد (جهانگیری) (برهان)
گرزه ی گاو رنگ: گرزهی گاو چهر. گرزی که سر آن به شکل گاو بود:
چنین تا لب رود جیحون از جنگ
نیاسود با گرزهی گاو رنگ
(فردوسی)
بیامد خروشان بدان دشت جنگ
بچنگ اندرون گرزهی گاو رنگ
(فردوسی)
دمان پیش ضحاک رفتی بجنگ
زدی بر سرش گرزهی گاو رنگ
(فردوسی)
گرزه ی گاو روی: گرزی که سر آن به شکل گاو است. گرزه ی گاو چهر:
زند بر سرت گرزه ی گاو روی
ببندت در آرد از ایوان به کوی
(فردوسی)
گرزه ی گاو سار: گرزه ی گاو چهر است که عمود فریدون باشد. (برهان). گرزهی گاو پیکر است (جهانگیری):
نشست از بر تخت گوهر نگار
ابا تاج و با گرزه ی گاو سار
(فردوسی)
کمر بستن و رفتن شاهوار
به چنگ اندرون گرزه ی گاو سار
(فردوسی)
گرزه ی گاو سر: گرزه ی گاو سار است که گرز فریدون باشد. (برهان) گرزه ی گاو پیکر است (جهانگیری) گرزه ی گاو چهر و گاو پیکر و گاو سار و گاو سر، همه گرز فریدون بود. (انجمن آرا)
(آنندراج):
یکی گرزه ی گاو سر بر گرفت
جهانی بدو ماند اندر شگفت
(فردوسی)
ابا باره و گرزه ی گاو سر
ابا طوق زرین و زرین کمر
(فردوسی)
رجوع به گرزه ی گاو چهر و گرزه ی گاو پیکر و گرزه ی گاو رنگ و گرزه ی گاو روی و گرزه ی گاوسار (لغت نامه ی دهخدا)
گروه کوه نوردی دماوند: شهرستان تکاب.
گوگرد احمر یا دماوندی: زیباترین گوگرد لعل رنگ در زیر قله ی دماوند یافت می شود و در طول ماه های تابستان اهالی قصبه ی اسک آن را جمع در معاملات به آن «گوگرد احمر» یا دماوندی می گویند. تا آن را از نوع دیگر گوگردها که «گوگرد فارسی» نامیده می شود متمایز کرده باشند. (سفرنامه ی پولاک، نوشته ی: یاکوب ادواردو پولاک، ترجمه ی: کیکاووس جهانداری، چاپ دوم، آبان ۱۳۶۸، ناشر: انتشارات خوارزمی، ص ۳۸۶)

گیاهان کوه دماوند
تئودور کوچی، گیاه شناس اتریشی (۱۸۶۶-۱۸۱۳): چند بار به دماوند رفت و دیوانه وار گیاهان را در آن جا جمع آوری می کرد. مجموعه ی او در بازگشت شامل ۳۰۰۰۰ گیاه بود ساندر (۲۰۰۰) در سفر اولیه اش به دماوند از ۴ ماه مه تا ۲۴ ماه ژوئن (۱۸۴۳) ۹۰ گیاه نادر و ۳۰ گونه جمع آوری کرد که در جمع ۳۰۰۰ نمونه را شد.
در کنار چند نمونه ی نادر چون گیاهان اصیل آلپ آن) زمان چنین می پنداشت ۱۳ نوع گیاه هم بودند که ۵ نوع آن کاملاً ناشناخته بودند جمع آوری چنین مجموعه گیاهی باعث تعجب و شگفتی است چون کوچی در گزارش خود از رقبایش(!) سخن می گوید گوسفند و بز و شترهای پشمالو که در ماه ژوئیه (تابستان) هر چه بر روی زمین بود نشخوار کردند و زمین را از گیاهان پاک نمودند.
به گزارش کوچی، هرم آتش فشانی که آن زمان دود فراوانی از آن بلند بود از چشمه ی بمی چال (بیجان ۱۲۵۰) متر در ۴۰۰۰ فورت (۱۲۲۰متر) شروع می شود که مرز بالای گیاهان گل دار (Phanerogram) است. فرم مخروطی و هرمی دماوند که به نظر او ۱۲۲۰ متر سر به فلک کشیده شده است در اثر عوامل جوی صدمه دیده و از گدازه هایی با رنگ های مختلف تشکیل شده است در اطراف دهانه آتش فشان گوگرد فراوانی دیده می شود.
در این ارتفاع کاج آلپ، اسپرس کوهی نیمه کروی و گون وجود دارد گیاهان گل دار بلندی که کوچی جمع اوری کرد عبارتند از: بومادران دماوندی و پیرگیاه دماوندی که کوچی درباره آن ها می نویسد: «این ها آخرین گیاهان گل دار هستند و بلندتر از ۵ سانتی متر نیستند و هر دو گل های زردرنگی دارند.»
بویسیر گیاه شناس سوئیسی معتقد است که این دو گیاه فقط در نواحی بلند دماوند وجود دارند گیاهانی مانند آن ها در فضای بسیار محدود برای مثال فقط در قله کوه یا رشته کوهی یا محدوده ی کوچکی رشد میکنند این نوع گیاهان را انده میتن نامند. کوچی با دقت زیاد پراکندگی تعدادی از این گیاهان را در ارتفاعات توضیح داده و تصویری از دماوند و برش افقی دهانه آتشفشان را ترسیم کرده است.
ژوزف فریدریش نیکولاس بورن مولر” گیاه شناس آلمانی به قصد جمع آوری گیاهان در سفر طولانی اش به بالکان، آسیای صغیر و ایران و بسیاری کشورهای دیگر، در چند مقاله ی علمی گل های رشته کوه البرز را تشریح و توضیح داده است. فردریش الکساندر بوشه۴ (۱۸۹۱-۱۸۲۱) گیاه شناس و مجموعه دار با همکاری گیاه شناسی آلمان بالتانی کونستانتین گئورگ الکساندر وینکلر ( ۱۹۰۰ – ۱۸۴۸) که در سال های ۱۸۹۹-۱۸۹۳ سرپرست باغ گیاه شناسی پترسبورگ بود اولین کتاب خود را به نام «گل های البرز و سواحل جنوبی دریای خزر» منتشر کرد.
جلگه ی بوته های خاردار
در دماوند از ارتفاع ۲۰۰۰ به بالا و بیشتر در ارتفاعات ۳۰۰۰ تا ۳۶۰۰ متری بته های خارداری از گونه ای زیر یافت می شوند کلاه میر حسن دماوندی و خارپشتی Acantholimondemavadicum, A. erinaceum, a).
sorchense) و گونه های هزار خار (Cousinia) وTragant چون گون Astragalus) ) و بته های بنفش رنگ مانند اسپرس پشته ای Onobrychis cormuta) و گچ دوست گل سنگی (Gypsophila aretoides) بته های خشک جهت سوخت مورد استفاده قرار می گیرند.
گیاهان گل دار در ارتفاعات بالا
در بالا از گیاهانی که در دماوند و آلب وجود دارند سخن گفتیم کوچی هر دو گونه های Endemiten، بومادران (Achillea acheri) و پیرگیاه دماوندی (Senecio vulanicus) را گیاهان خارداری که در بلندترین نقطه قرار دارند نامیده است. او بیشتر نوع گل آن ها و به خصوص آن هایی که روی صخره ها وجود دارند را مورد توجه قرار داده بود.
از دیگر گیاهان Endemiten که در کوه دماوند در ارتفاعات ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ متری می رویند می توان گیاهان زیر را نام برد:
گون Astragalus monanthus)،
قدومه پرشاخه (Alyssym polycladum)
جعفری فرنگی معطر
(Chaerophyllum macrospermum)
،(Dracocephalum kotschyi)
بادرنجبویه دنایی
خاکشیر تلخ کوتوله (Erysimum nanum)،
گل بی مرگ طلایی
(Helichrysum psychrophyllum)
پنجه برگ نقره گون آزادبری
(Potentilla argyroloma, P.aucheriana)
(تا ارتفاع ۴۲۰۰ متری) و
پنجه برگ همدانی، دنایی
،(Potentilla mallota, P.nuda)
سنبله ی ارغوانی (Stachys inflata) مینای پرکپه برگ نقره ای
(Tanacetum polycephalum) و ماشک دماوندی (Vicia aucheri)
هیأت اکتشافی گراتس (سال ۲۰۰۰):
چهار عضو هیأت اکتشافی دماوند دکتر گراتسل، پروفسور کوستکا و مهندسان کلوگ و کوشل در سفر اکتشافی خود بین ۲۱-۱۳ ماه ژوئن سال ۲۰۰۰ تعداد بسیار زیادی عکس و گیاهان وحشی خشک کرده به همراه خود آوردند به خصوص ۶۴ گیاه خشک کرده به همراه تصاویری که از آن ها در منطقه گرفته شده بود. آن ها گیاهان اطراف دماوند را از ارتفاعات بین تا ۴۱۴۰ متری جمع آوری کرده بودند.
از جمع آوری گیاهان خاردار و یا گلپر و خاکشیر خودداری کردند و از گیاهان کلاه میرحسن و گون و اسپرس پشته ای عکس های دقیقی گرفتند. یکی از این عکس ها از بته ای با گل های چتردار است که در کتاب نیز آمده است. تصویر گچ دوست گل سنگی متعلق به باغ گیاه شناسی دانشگاه گراتس است. شکوه و عظمت گل های سرخ رنگ و براق خشخاش خشخاش، طناز در دماوند بی نظیر است.
تصاویر سیاه و سفید در کتاب با اجازه ی خانم دکتر رشینگر از کتاب «گل های کوهستانی ایران» گرفته شده است. مجموعه ی کامل گونه های جمع آوری شده بعدها منتشر خواهد شد. تمامی مجموعه در اختیار انستیتوی گیاه شناسی دانشگاه گراتس قرار گرفته است. از پروفسور هافلنر استاد دانشگاه گراتس و دستیارش دکتر در شر در انستیتوی گیاه شناسی به خاطر استفاده از کتابخانه ی انستیتو کمال تشکر را دارم. (از کتاب اولین پژوهش های جامع علمی و فرهنگی درباره ی دماوند، بلندترین کوه ایران، نگارش: کارل گراتسل – روبرت کوستکا، ترجمه ی: ایرج هاشمی زاده، ناشر: انتشارات هادیان، چاپ اول: بهار ۱۳۸۴، حیات گیاهی در دماوند، صفحه ی59 به بعد)
کیومرث همان آدم است؟
اکثر علمای فارسی عقیده دارند که آدم ابوالبشر همان جیومرث (گیومرث) است و بعضی او را فرزند آدم از حوا دانسته اند و بعضی نیز گیومرث را همان حام بن یافث بن نوح دانسته اند و گویند که او مردی سال خورده و بزرگوار بود و در کوه دنباوند از جبال طبرستان مسکن گرفت و در آن جا و فارس حکومت یافت و خود و فرزندش کارشان تا بدان جا بالا گرفت که بابل را هم گرفتند و بیشتر ممالک در تسلط آنان آمد.
کیومرث شروع به بنای شهرها و قلعه ها نموده و سلاح بساخت و اسب را بکار گرفت ولی در آخر کار به تجبر و تسلط پرداخت و ابوآدم لقب گرفت و گفت هر که بجز این مرا بخواند او را خواهم کشت سی زن گرفت و فرزندان بسیار یافت و ماری پسر و ماریانه خواهر ماری از آن فرزندانی هستند که در آخر عمر او به دنیا آمدند، پدر به این دو توجه خاص داشت و پادشاهان از نسل این دواند.
ابو جعفر گوید: در این که کیومرث ابوالفرس بود اختلافی نیست اختلاف در این است که آیا هم او آدم ابوالبشر بود یا غیر او، به هر حال سلطنت فرزندان او در سرزمین شرق و کوهستان های ایران تا زمانی که یزد جرد بن شهریار در زمان عثمان بن عفان در مرو به قتل رسید ادامه داشت. ( ایران، از الکامل ابن اثیر ترجمه ی: محمد ابراهیم باستانی، پاریزی ناشر: دنیای کتاب، چاپ دوم تابستان ۱۳۶۵ ص۱۲)
