روایت دماوند

روایت دماوند: واژگان با حرف ر

روایت دماوند: واژگان با حرف ر

راه آمل به تهران | روایت دماوند

دو جاده از مازندران از طریق کوه البرز هست.

یکی راه آمل به تهران که از دامنه ی شرقی دماوند عبور می کند و به وسیله گاستی کرخان مهندس اتریشی که در خدمت ناصرالدین شاه بود ساخته شده است دیگر راه بار فروش به تهران از طریق سواد کوه است (مازندران و استرآباد: تالیف: هـ. ل. رابینون، ترجمه ی: وحید مازندرانی، ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال1343 ص ۲۹.)

🌟 ربن طبری؛ ستاره‌ای از مازندران در آسمان حکمت و طب

ربن علی بِن ربَنَ، دبیر اسپهبد مازیار حاکم طبرستان، سپس دبیر معتصم خلیفه ی بغداد. نخستین گزارش گر نخستین صعود مستند به یک قله ی آسمان سای. _ دماوند میراث کوه نوردی جهان.

«رَبَن یا ربَن طبری، سهل، آقای دکتر ذبیح الله صفا گوید: قفطی او را از یهودیان طبرستان دانسته گفته است که ربن و ربین و راب از نام های مقدمان شریعت یهودی است، لیکن

می دانیم که کلمه سریانی و به معنی استاد، و استاد ما، استاد بزرگ بوده و معمولاً برای نامیدن فضلای بزرگ نصرانی که با زبان و ادب سریانی سروکار داشته و یا خود از مشاهیر علمای سریانی بوده اند بکار می رفته است و ربن نیز چون در علم شریعت یهود تخصصی داشته بدین اسم خوانده شده است. نام وی سهل بوده و در اوایل قرن سوم می زیسته است. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ص ۶۰).

آقای سید جلال الدین تهرانی گوید: در دل تاریخ مازندران، نامی می‌درخشد که هم در طب و هم در نجوم، ردپایی ماندگار بر جای گذاشته است: ربن طبری. این دانشمند یهودی‌تبار، نه‌تنها در ریاضیات و پزشکی مهارت داشت، بلکه با ترجمه و نقل چندین اثر حکمت، سهمی مهم در انتقال دانش به جهان اسلام ایفا کرد.

پسر او، علی بن ربن طبری، طبیبی نام‌آشنا بود که در شهر سرمن‌رای سکونت داشت و برخی منابع، ابوبکر محمد بن زکریای رازی—یکی از بزرگ‌ترین پزشکان تاریخ اسلام—را از شاگردان او دانسته‌اند، هرچند این نسبت قطعی نیست.

لقب «ربن» که به او داده‌اند، برگرفته از سنت یهودی است؛ واژه‌ای که به علما و بزرگان دینی اطلاق می‌شود—همان‌طور که «ربین» یا «ربان» نیز در متون مذهبی دیده می‌شود.

اما آن‌چه ربن طبری را از دیگران متمایز می‌کند، ترجمه‌ی دقیق و منحصربه‌فرد او از کتاب مجسطی است. در این ترجمه، او فصولی درباره‌ی اشعه، کیفیت نور، و مطاریح شعاع آورده که در دیگر ترجمه‌ها دیده نمی‌شود. نقل است که ابو معشر بلخی گفته مترجمان دیگر این فصل را از ربن اقتباس کرده‌اند—اما نخستین کسی که آن را به زبان آورد، خود ربن طبری بود.(از گاهنامه سیدجلال الدین تهرانی). و رجوع به تتمهى صوان الحکمه تاریخ الحکمای قفطی ص ۱۲۸ و ۱۵۵ و عیون الانباء ج ۱، ص ۳۰۸ و ۳۰۹ شود.

ربن یا ربن طبری.

علی بن ربن طبری مؤلف کتاب امثال و جز آن است. (منتهی الارب). آقای دکتر صفا در ضمن بحث از پدر وی گوید: به هر حال در تاریخ طبری هنگامی که ذکر پسر این دانشمند یعنی علی رفته از او به صفت نصرانی یاد شده و علی بن زید بیهقی گفته است که او از کتاب شهر مرو و با همتی رفیع و عالم به انجیل طب بوده و تفسیر ربن «المعلم العظیم» است. وی دبیر مازیار بن قارن بود و چون مازیار در ۲۲۴ ق. به دست لشکریان عبدالله بن طاهر اسیر و تسلیم کسان معتصم گردید او به خدمت خلیفه درآمد. (از تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلام. ص ۶۰» (لغت نامه دهخدا)

روایت دماوند

رستم و اسفندیار در روایت دماوند

بر طبق روایتی اسفندیار سعی کرد موقعی که رستم در کوه دماوند خواب بود، کوه را روی سر رستم خراب کند که رستم بیدار شد و با نوک چکمه اش اسفندیار را به پایین پرتاب کرد البته در شاهنامه آمده است که بهمن پسر اسفندیار در سیستان با غلتاندن کوه سنگی سعی کرد که رستم را بکشد اما موفق نشد. (زین الاخبار: ص ۶ اخبار الطوال: ص ۵). (کتاب دماوند، خاستگاه اساطیری ایران زمین، نوشته ی مسعود نصرتی، ص ۶۰).

جمله ای از روت نر در رابطه با دماوند :

ما می توانیم دماوند را کوه خودمان بدانیم __بوبک – هانس.

روت نر و روایت دماوند

در جاده ی تهران و فیروزکوه در نزدیکی پل فردوسی توده ی بزرگی از سنگ واره ها پیدا شد که دلالت می کرد بر وجود Rath) RATHONIEN) که یکی از طبقات «اراضی قشر دوم (Jura) باشد و از این موضوع تا حال در این منطقه اطلاعی به دست نیامده بود. سنگ واره های زیر خاکی قابل توجه دیگر هم در دره ی تجن واقع در جنوب شرق ساری (شهر تجن) به دست آمد.

«آ. روت نر A. Ruthner» زمین شناس در سال ۱۹۳۶ به البرز مرکزی مسافرت کرد. او به ایران احضار شده بود تا مسیر خاک ریز شمالی راه آهن سراسری را که در آن موقع در دست ساختمان بود از لحاظ زمین شناسی نقشه برداری کند. او هم چنین به اتفاق بوبک در منطقه ی دماوند مشغول کار بود. «روتنر» یک نقشه ی زمین شناسی از قسمت بالای دره ی تالار با مقیاس ۲۵۰۰۰ و ۱ تهیه و شده جمع بانجام رسانید قسمتی از موادی را که در این جا بود ل و رابویچ «LV. Robewiez» در عمل خود راجع به سکوهای خاک ریز شمالی راه آهن به کار برد.

در همان سال «و. هی بروک» در البرز مرکزی از لحاظ تاریخ طبیعی مشغول مطالعه بود. او مشاهداتی در آثار جو به عمل آورد و سعی کرد مواد و اطلاعاتی راجع به یخچال سلسله ی عمده ی دماوند و همچنین راجع به یخ بندان سابق دره ی هراز واقع در حاشیه جنوبی و شرقی دماوند جمع آوری کند.

هم چنین در سال ۱۹۳۹ در ناحیه دماوند «هـ. ونزل» باتفاق «کخ» معدن شناس که در آن زمان در دانشگاه تهران انجام وظیفه می کرد مشغول فعالیت بود توجه عمده آن ها هم به دره ی هراز و وضعیت آن برای تشکیل کوه و رسوبات آتش فشانی معطوف بود.

پنج سال بعد از «ونزل» و «کخ» یک دسته زمین شناس ایرانی تحت هدایت «ص. اصفیا» و «ی شهابی» و «م.ک. دهقان» و «هـ حسنعلی زاده» در قسمت جنوبی البرز میانه مشغول به کار بودند. آن ها در بعضی قسمت ها نظریات «ریویر» را تصحیح نموده و توانستند اطلاعات جدیدی راجع به زمین شناسی به دست آورند.

یکسال بعد زمین شناسان انگلیسی موسوم به «ار. رایلی» و «ر.ث.ب. جونز» که برای دولت ایران نقشه برداری می نمودند تا دریاچه ی لار را مجدداً سدبندی بکنند و آب و جریان برق برای پایتخت به دست آورند بعضی از مشاهدات آن دانشمندان ایرانی را تصدیق نمودند از عملیات این زمین شناسان توسط «ص. اصفیا» که قبلاً ذکرش به میـان آمد. پشتیبانی بعمل آمد. «د. آستافیف» و «ث. کیندرسلی» و «آ گیب» در منطقه ی مورد تحقیق از نظر نقشه برداری مشغول مساحی و عکس برداری بودند.

هم چنین عملیات «بایلی» و «جونز» و «اصفیا» متکی به تحقیقات «ریویر» بود که در بعضی قسمت ها تعدیل و در عین حال ادامه پیدا کرد. در قسمت جنوبی البرز میانه دو حرکت شدید تشخیص داده شد یکی که قدیم تر و قبلاً مورد تصدیق قرار نگرفته مربوط به اواخر دوره ی گچ یا اوایل دوران سوم است که احتمالاً به سمت شمال ادامه پیدا رود کرده و دومی مربوط به یکی از تقسیمات دوران رود سوم (Miocene) می باشد.

در دوران چهارم در روخـ بین کوه های قبلی البرز دماوند سر برافراشت و خط سیر آب ها را تغییر داده و دریاچه ی لار را تشکیل داد. این دریاچه قرن ها پر از آب بود تا این که پس از ایجاد  دره ی لار به خشکی گرائید.

(تحقیقات جغرافیایی راجع به ایران، تألیف: آلفونس گابریل، ترجمه از فتحعلی خواجه نوری، ناشر: انتشارات ابن سینا، چاپ اول، ۱۳۴۸ ص۳۸۴ و 385).

رودخانه های کوه دماوند و میزان بارندگی:

چشمه های فراوانی از کوه دماوند سرازیر می شوند که همه ی آن ها به رودخانه ای می ریزند که به نام هراز معروف است. بنابراین مهم ترین رودی که از دماوند سرچشمه می گیرد، هراز است. سرچشمه ی اصلی این رود از دامنه های شمالی پالون گردن، قلل خلنو، و کوه های اطراف آزادکوه است. مهم ترین رودهـایی کـه بـه هـراز می پیوندد عبارتند از : در شمال رود تینه، در جنوب شرقی تلخ رود و در غرب رود دلیچای که عظیم ترین و پرآب ترین شعب هراز است.

بارندگی در اطراف کوه دماوند:

میزان متوسط بارندگی در منطقه ی دماوند، در حدود ۱۴۰۰ میلی متر در سال است. البته این رقم مربوط به نقاط مرتفع و بلند این منطقه است. (کتاب دماوند، خواستگاه اساطیری ایران زمین، نوشته ی: مسعود نصرتیف ناشر: فیض کاشانی، سال ۱۳۸۱ ریال ص ۱۹).

روخانه ی سفید آب:

از چیزهای قابل ذکر و تماشایی دشت لار رودخانه ی «سفیدآب» است که آبی چون شیر سفید در آن جاری است و به رودخانه ی لار می پیوندد و آب رودخانه لار را تیره رنگ می کند در نزدیکی سرچشمه ی این «سفیدآب» تخته سنگی به نام آسیاب» «شیطان» واقع شده است آسیاب شیطان، تخته سنگ بزرگی است که بالای آن دو قطعه سنگ شبیه پره های سنگ آسیاب دیده می شود.

وقتی انسان در کنار این تخته سنگ بایستد صدایی شبیه به گردش سنگ آسیا را در زیر پای خود و در زیرزمین با گوش می شنود و بومیان این صدا را از شیاطین میدانند و تا کنون کسی درصدد برنیامده است که از دهانه غار مانندی که در زیر سنگ قرار دارد وارد آن جا شده و ببیند که صدا از چیست و اصولاً این کار هم غیر ممکن به نظر خفه رسد زیرا از دهانه غار گازهای سمی بیرون

 می آید که در صورت تنفس، انسان را خفه می کند در اطراف تخته سنگ اجساد پرندگان زیادی دیده می- شود که ظاهراً بر اثر تنفس این گازهای سمی شده و به زمین افتاده بودند و موقعی که من از دهانه ی غار بازدید ،کردم خرسی را مشاهده نمودم که در آن جا بر اثر تنفس گاز سمی بر زمین افتاده و مرده بود.

(سفرنامه ی بنجامین، نخستین سفیر ایالات متحده آمریکا در ایران، ترجمه ی: مهندس محمد حسین کردبچه، ناشر: انتشارات جاویدان، چاپ دوم، سال ۱۳۶۹، ص ۲۰۸).

روبرت کوستکا:

یک نفر از دو نویسنده ی کتاب دماوند بلندترین کوه ایران، عضو تیم پژوهش گران کشور اتریش و پیمایش و دورزنی دماوند، از آبگرم برخلاف عقربه ی ساعت در ژوئن سال۲۰۰۰.

روز ملی دماوند:

پس از شهریور ماه سال ۱۳۲۰ که در جنگ بین المللی دوم، قوای انگلیس و شوروی، از شمال و جنوب وارد ایران شدند و کشورمان را اشغال نمودند…

در مرداد ۱۳۲۲، سردبیر «آژیر» همراه با سردبیران و مدیران مسئول چند نشریه ی مختلف طی نشستی یک ائتلاف مطبوعاتی به اسم «جبهه ی آزادی» بر پا ساختند که تا آن زمان در تاریخ سیاسی مطبوعات ایران بی نظیر بوداین ائتلاف ضد فاشیستی تحت همان اسم، یک روزنامه ی «یومیه» نیز منتشر کرد که تا دو سال یعنی تا پایان جنگ جهانی دوم به انتشار خود ادامه داد نشریات درون ائتلاف «جبهه آزادی» عبارت بودند از آزادگان به مدیریت

 عزت پور؛ «آژیر» مدیریت و سردبیری جعفر پیشه وری؛ «باختر» به  مدیریت حسین فاطمی؛ «تجدد ایران» به مدیری محمد طباطبائی؛ «خورشید ایران» به مدیریت پازارگاد؛ «داد» به مدیریت ابوالحسن عمیدی نوری؛ «دماوند» به مدیریت فتاحی؛ «رهبر» به مدیریت ایرج اسکندری؛ «ستاره» به مدیریت احمد ملکی؛ «صدای ایران» به مدیریت صادق سرمد؛ «مردم» به مدیریت رضا رادمنش؛ «نجات ایران» به مدیریت زین العابدین فروزش و «مجله ی محیط» به مدیریت محیط طباطبایی؛ «فرمان» به مدیریت عباس شاهنده؛ «جبهه آزادی» در عرض یک سال، بعد از تشکیل، به یکی از بزرگ ترین مراکز ائتلافی در ایران تبدیل شد و در آغاز ۱۳۲۵ نزدیک به پنجاه روزنامه و مجله که به طور عمده ضد انگلیس بودند در این ائتلاف عضویت داشتند.

(مجله ی عاشقانه، فروردین ماه سال ۱۳۹۲، احزاب سیاسی ایران، نوشته ی: محمود نفیسی، چاپ هوستون – تکزاس)

روزنبورگ

در سال ۱۸۸۰ میلادی برابر با ۱۲۵۹ خورشیدی «ج – و – کال – روزنبرگ» قبل از نایپه به قله ی دماوند صعود کرد.

35- در همین سال نایپه نیز به دماوند صعود کرد.

کروکونتین

تمامی از دیپلمات های سفارت انگلیس در تهران در سال ۱۸۵۸ راهی دماوند شدند و با وسایل مجهز آن روز، ارتفاع دماوند را فوت انگلیس برابر با ۶۵۵۹متر، اندازه گیری کردند.(کتاب دماوند بلندترین کوه ایران، ص۱۱۱، ترجمه ایرج هاشمی زاده)

منابع

Heim, A, (1952): Auf den drei hochsten Vulkanen von Iran, in: Berge der Welt, 7 Band, 1952, Schweizeriche Stifung fur Alpine Forschungen. Nymphenburger erlagsbuchhandtung, Munchen, S. 109- 128-

HOBENREICH, Ch. (1999): Ein Hauch von Fruhling, in: Innsbruck Alpin,. Mitt der Inssburcher OeAV- Sektion 4/99, S. 12-19.

HOBENREICH, Ch. (2001): Ein Hauch von Fruhling, in Tausendundeiner Nacht. Berg-und Schitouren im Iran-20 Jahre nach der Revolution. In: Berg 2001, Alpenvereinsjahrbuch “Zeitschriften: Band 125, 2001, Munchen, Innsburck, Bozen, S. 210-220.

LEIPOLD, H. (1968): Drei Bergtouren in Vorderasien: Ararat-Alam Kun- Demawend, in: Mitt. D. Akad, Sektion Graz des OAV, 17. Jg., Graz 1968, S. 41- 44.

STEINAUER, L. (1937): Im Hochgebrige von Iran (Elbursgebirge), in: Zeitschrift des Deutsche Alpenvereins- Jahrbuch, Bd. 68, 1937, Verlag d. Deutschen Alpenvereins, S. 38-45.

برچسب ها :
نویسنده
مقالات مرتبط

دماوند در آیینه‌ کتابها | معرفی منابع علمی، تاریخی و ادبی

کارل گراتسل – دکتر در دماوند در آیینه‌ کتابها مؤلف کتاب دماوند…

قله دماوند: واژگان با حرف ق

قدم شماری قله دماوند از بارگاه دوم (مسجد) تا بارگاه سوم. ۴…

فصول دماوند: مدخل‌هایی با حرف ف

فَرانَک نخستین زن اسطوره و کوه نورد جهان | فصول دماوند شاید…

دیدگاهتان را بنویسید