حدود جغرافیایی دره لار
دره لار محدود است از طرف شمال به بلده و نمارستاق، از جنوب به افجه، لواسان و بومهن، از غرب به امامه مایل به شمال گرما بدرو از شرق به کوه دماوند، لار تقریبا بلندترین دره ی قسمت غربی کوهستان دماوند است که آب های بسیاری از قله های بلند در آن جمع میشود که سهمی از آن به تهران و بقیه از میان گلوگاهی ژرف به جانب مازندران جریان می یابد، دشت مرتفع لار به عرض ۶۷ و طولی در حدود ۶۰ کیلومتر می باشد که مرتع بزرگی را تشکیل داده است.
در مطالعاتی که انجام شد به وجود نقشه ی مستقلی از دره لار برخورد ننمودیم، اما معلوم است (آ- ف – شتال) فنلاندی که ریاست اداره ی پست ایران را عهده دار بود، برای اکتشاف معدن شناسی در سال ۱۸۹۵ ضمن مسافرت های سودمندی به شمال ایران برای دره لاری نیز نقشه ای ترسیم نمود، هم چنین چنگیز شیخلی پدر غارشناسی کشور نقشه جامعی از دره ی لار تهیه کرد که منتشر نشده است.
دره لار در گذشته ی نه چندان دور زمانی که از وسایل نقلیه ی امروزی خبری نبود یکی از راه های انتخابی مهم به شمار می رفت و قسمت عمده ای از ما یحتاج مردم تهران و برخی شهرهای دیگر از طریق مازندران، لار، افجه و جاجرود به تهران حمل می شد درباره این راه پر تردد روزنامه ی ایران قدیم در ۱۲۵ سال پیش چنین اشاره نمود.
«اما راه نمارستاق که از دامنه ی کوه و راهی نهایت صعب المسلک بود، بر حسب امر قدر، قدرت ملوکانه غلام حسین خان اشرفی به ساختن آن مأمور شد و الحق آن را بسیار خوب ساخت چنان که شتر با بار به خیر و به سهولت از آن عبور می نماید و غرض از ساختن این راه همین تفرج و تشریف فرمایی ملوکانه نبود.
بلکه محض تسهیل عموم عابرین و مترددین و رفاه حال کلیه اهالی دارالخلافه (تهران) و رعایای مازندران و غیره بود زیرا برنجی که قوت غالب مردم دارالخلافه و سایر بلاد ایران است و از مازندران حمل می شود و ظرف پنج ماه از ماه آخر بهار تا یک ماه اول پاییز لاریجانی و نوری و نمارستاقی از راه لار به تهران می آورند و مکاری این راه را بر سایر راه های مازندران ترجیح می دهد.»
سابقه ی تاریخی دره لار
کوهستان دماوند و دره ی لار از قدیم الایام به خاطر موقعیت آب و هوایی خاص و کوه های صعب العبور مورد توجه مخصوص نیاکانمان قرار داشته و از نظر استراتژیک دارای ارزش های نظامی بوده، و هم از جمیع جهات علاقه ی باستان شناسان را به جانب خود جلب نموده است، یکی از این گروه (ژان ژاک دومرگان) دانشمند و کوه نورد همه فن حریف فرانسوی بود که در سال ۱۸۸۹ با یک کوه نوردی دلیرانه در هوایی زمستانی با دمای ۲۶ درجه زیر صفر به قله ی دماوند صعود کرد و ضمن مکاشفات خود وضعیت دماوند و اطراف را مورد توجه و بررسی علمی قرار داد.
وی در لایه برداری در ته نشست های رودخانه ای که نام لار نیز در آن به میان آمده به ابزارهای بدوی و سنگی تراشیده و بسیار درخشانی دست یافت و اظهار داشت: «در سراسر البرز گور هایی هست، این جاست که می بایست آثار قدیم ترین ساکنان ایران را جستجو کرد.»
با توجه به یافته ها و مطالعات دومرگان دانشمند شناخته شده و مورد اعتماد چنان چه بستر رودخانه لار و هراز و سایر آثار بر جای مانده و قلعه های متعدد و مخروبه، طرف توجه بررسی کنندگان علاقه مند واقع گردد مسلماً بی نتیجه نخواهد بود.
در تاریخ طبرستان آمده است دره ی لار، ییلاق گرگین میلد از پهلوانان شاهنامه بوده است، اما به غیر از داستان های اسطوره ای بعضی از رخدادهای مهم و تاریخ دره ی لار به قرار زیر است:
- در روز پنجشنبه دهم ژوییه سال ۱۴۰۳ میلادی برابر با ۱۹ تیر سال ۷۸۲ خورشیدی، سفیر دولت اسپانیا و سفیر سلطان مصر در دره ی لار به دیدار سلیمان میرزا داماد امیر تیمور گورکانی رسیدند، که با کبابی از گوشت اسب از آنان پذیرایی شد.
- غازان خان، هفتمین ایلخان مغولی ایران در سال ۶۹۴ هجری در دره ی لار به دین اسلام مشرف شد، بعضاً عقیده دارند، این فقره در فیروزکوه اتفاق افتاده است.
- دره لار بی اندازه مورد علاقه ی ناصرالدین شاه قاجار قرار داشت، از همین روی در زمان وی دره ی لار بی حد شاهد عبور و مرور بود که تاکنون هیچ گاه نظیر آن دیده نشده، در این آمد و رفت ها، سفرا و وزرای مختار، پزشکان مخصوص شاه، مشیرالدوله و صدر اعظم، والی مازندران و صاحب منصبان کشوری و لشکری در پورت های مختلف لار به حضور می رسیدند و رتق و فتق کلیه امور مملکتی در این دره انجام می پذیرفت. حتی مراسم آتش بازی، شتر قربانی و سان مادیان های ایلخی سلطنتی گاه تا ۱۳۰۰ رأس در حضور شاه انجام می گرفت که خیلی خلاصه به آن اشاره شد.
اما تاکنون درباره ی آثار تاریخی دره لار سخنی به میان نیامده و ظاهراً از یاد رفته که این دره ی بی نظیر و مقاوم در برابر بیماری های کشنده، آثار تاریخی با ارزش نیز داشته که گاه از دید کوه نوردان کنجکاو، چون علی فرامرزپور راهنمای ورزیده دماوند و بهمن شهوندی مربی کوه نوردی (بانی پناهگاه سیمرغ) به دور نبوده و مشاهده تنبوشه ی ساختمانی و قبور مربوط به گذشته را بین محل های (وزان)، (سر استخر) و گردنه ی (کوه نمک کوه سر) خاطر نشان کرده اند و محمد حسن خان اعتماد السلطنه از سنگ های قبر چهارصد، پانصد ساله و قبر ملک سلطان واقع در چمنی به همین نام یاد کرده است.
در این نوشته قصد داریم در دو مورد مهم و قابل توجه این دره ی معروف صحبت و کمتر گفته های لار را بررسی نماییم.
الف) وجود بقایای کاخ ییلاقی امیران رویان و رستمدار در دره لار.
ب) مشاهده ی دهکده یا شهری زیر گدازه های آتش فشان

الف) کاخ ییلاقی در دره لار
محمد حسن خان اعتماد السلطنه دولت مرد برجسته دوره ی ناصری که بارها به همراهی ناصرالدین شاه در این دره، اردو زده و به مطالعه پرداخته، در روزنامه ی ایران قدیم در ۱۲۱ سال قبل چنین شرح داده است «چمن وسیع سیاه پلاس از طرف جنوب محدود است به کوه های برفی سیاه پلاس والنگه، بالاتر از چهل چشمه محاذی رود الرم، چمن کوچک خان است، در دامنه ی کوه کوچک خان، نزدیک دشت کوچکی در مسافت کمی از رودخانه ی لار چشمه ی معتبری است به اسم خوش خانه و در آن جا آثار خرابه ایست معروف به خوشی خانه که بعضى آن را قوش خانه گویند.
روبه روی خوش خانه تپه ایست به نام نقاره خانه، آثار خرابه معروف به خوشی خانه عبارت است از تپه خاکی که دره ی خوشی خانه در طرف جنوب آن و خرابه های الرم در شمال آن واقع است و تپه ی مزبور در سمت جنوب رودخانه ی لار در جلگه دیده می شود و ارتفاع آن به خط عمودی ۲۸ و محیط آن 80 ذرع است.»
این سخنان بسیار روشن توسط اعتماد السلطنه بیان شده و اگرچه بعضی از اسامی تغییر یافته یا فراموش شده ولی ذکر برخی نام های امروزی چون رود الرم، مسافت کمی از رودخانه ی لار خرابه های الرم جنوب رودخانه لار ارتفاع ۲۸ و ۸۰ ذرع محیط تپه روشن گر آن است که بازیابی بقایای این کاخ جالب نه چندان مشکل که کاری است ممکن و بایستی به هر ترتیب مورد توجه و امعان نظر واقع گردد.
محمد حسن خان ضمن بررسی موقعیت جغرافیایی دره لار در سفر ییلاق سال ۱۸۸۱ میلادی یادآور میشود به اطلاع ناصرالدین شاه رسانده شد. لواسانی ها بعضی کاشی های ممتاز از تپه ی قوش خانه آورده در حمام نصب کرده اند، هم چنین آجرهای خوب، آبدارباشی خاصه مأمور به تحقیق و انکشاف شده تپه را پیدا نمود و معلوم شد که این تپه طبیعی نیست بلکه عمارت عالی در این محل بوده که به مرور دهور، باد خاک بر روی خرابه ریخته و علف روییده، هیأت طبیعی به هم رسانیده است.
حکم همایون شد بعضی جاهای تپه دره لار را حفر کنند، در اثنای حفر و کاوش تپه بعضی کاشی های بسیار ممتاز خوب به هیأت و شکل های مختلف نقاشی کرده و دور کاشی به طرز کتیبه، خطی که مابین خط نستعلیق و نسخ بود اشعار نوشته و از جمله اشعار مزبور یکی این است:
به کام تو بادا همه کار تو
خداوند بادا نگهدار تو
خلاصه معمار مخصوص از شهر احضار شد، بعد از این که یک ماه در این محل کار کردند معلوم و محقق شد که این عمارت تفرجگاه و محل نزهت و تفریح بوده و ملک های رویان و رستمدار آن را جهت ییلاق خود بنا کرده بوده اند.«
دریغ است کاری که ۱۲۰ سال پیش از زمان ما به شکل ابتدایی آن هم توسط آبدارباشی خاصه انجام پذیرفته امروزه در هر شرایطی از جانب ما نتواند جامه عمل بپوشد و آثار ارزشمند این یگانه بنای تاریخی دره لار فراموش گردد.
نویسنده پس از ذکر مشخصات این ساختمان دو طبقه با عنوان عمارت بسیار عالی و تعیین عرض و طول اطاق ها شرح پله ها وضعیت حوض خانه و آثار أجرى مرقوم داشته شاید به علت زلزله ی شدید سقف مرتبه ی فوقانی خراب شده و روی سقف حوض خانه ریخته، آن هم خراب شده و به واسطه ی عدم توجه رو به انهدام نهاده است و سپس اشاره نموده.
«این قصر از حیث مکان در بهترین نقطه ی دره لار واقع شده، کاشی هایی که نقشه ای عجیب و غریب بسیار ممتاز و گچ بری های بسیار خوب که به خط کوفی در آورده بودند دیده شد، در یک قطعه کاشی آبی فیروزه رنگ به خط ثلث برجسته، لفظ ملکی خوانده می شد اما بقیه ی کاشی شکسته و مفقود بود و تاریخ مختصری، ۸۱۵ یا ۸۲۲ یا ۸۴۴ یا ۸۴۹ از این قبیل به نظر آمد، در ۸۰۰ آن حرفی نیست دو رقم دیگر مشکوک است
در هر قطعه کاشی که زیاده از کف دست نیست یک، دو نخود طلای که بسیار ممتاز تیزابی تذهیب به این کاشی چسبیده حالا به اشاره ی دست به خوبی آن ورق طلا از روی کاشی برداشته می شود.»
اعتمادالسلطنه با حوصله مخصوص به خود پس از شرح نصب ورقه های طلا، روی گل های برجسته کاشی های کاخ ییلاقی دره لار استادانه به ترتیب زیر اظهار نظر نموده است.
«در امتیاز کاشی کاری این محل هر چه نوشته شود کم است، علی الخصوص در تعریف یک قسم کاشی که در قدیم معمول بوده و با یک فلزی یک قسم مینا کاری پخته در کاشی میکرده اند که در آفتاب و روشنایی رنگ پرطاوسی داشته است، این صنعت حالا در ایران متروک است و فرنگی ها هر چه خواسته اند بفهمند درک نکرده اند.»
این اظهار نظر فردی است تحصیل کرده ی فرانسه، آگاه و مطلع، مترجم و روزنامه خوان حضور ناصرالدین شاه، اما فقط نباید انتظار داشت آن مقدار که توسط آبدار باشی و معمار مخصوص از زیر خاک بیرون کشیده شده، در حال حاضر رؤیت شود، زیرا برف و طوفان، علف چر دام و مرور ایام مجدداً آثار قصر را ناپدید نموده و احتمالاً قسمتی یا تمام آن را دریاچه ی سد در بر گرفته است. لیکن با نشانی های واضحی که در دست می باشد و با حدس قریب به یقین می توان به مقصود رسید.

ب) دهکده یا شهری زیر گدازه های آتش فشان
به طوری که می دانیم قله ی دماوند آتش فشانی است که همچنان مراحل خاموشی را طی می کند و تاریخ به درستی از آخرین فعالیت آن آگاه نیست، بنابراین اظهار نظر پیرامون این توده ی عظیم کوهستانی و وجود کلنی های انسانی در دامنه هایش پیش از بیدار شدن در صلاحیت دانشمندان این رشته از علم زمین شناسی است.
اما روایت دکتر (هنریش بروگش) استاد دانشگاه برلین، شرق شناس و معاون موزه مصر در برلین را هم به آسانی نمی توان نادیده گرفت، خصوصاً که اظهار نظر وی در مورد دره لار سیاسی نیز نبوده است، دکتر پروگش)
در تاریخ چهارم مرداد ماه سال ۱۳۳۹ خورشیدی 65 سال قبل ( زمان نگارش نوشته شهریور 1404 می باشد ) در راه صعود به قله دماوند همراه با (بارون مینوتولی) سفیر دولت پروس از دره لار بازدید و مشاهدات خود را درباره ی این دهکده ی جالب در کتاب سفری به دربار سلطان صاحب قرآن به شرح زیر بیان نموده است.
«روز ۲۶ ژوئیه سال ۱۸۶۰ میلای، از دره لار در مسیری شیبدار و سر بالا جلو می رفتیم تا وارد دره یی دیگر شدیم که عشایر در آن جا چادر زده بودند، از آن جا کوه دماوند با عظمت و هیبت دیگری دیده می شد و دره ها و صخره های آن به طور کامل نمودار بودند، هر قدر جلوتر می رفتیم راه دشوارتر و ناهموارتر می شد و به همین جهت با سرعت کمتری حرکت می کردیم.
از این دره وارد دره ی سومی شدیم که نهری پر آب در آن جاری بود در گوشه و کنار این دره آثار و دیوارهای کهنه یی از زمان های قدیم وجود داشت و نشان می داد که در آن جا سابقاً دهکده یا شهری وجود داشته که احتمالاً بر اثر آتش فشانی دماوند از بین رفته است زیرا گدازه های آتش فشانی که از دل کوه آمده بیرون بود روی این دیوارها و آثار قدیمی را پوشانده بود، در این دره هم عده یی از عشایر زندگی می کردند.»
متأسفانه دکتر (بروگش) آگاهی بیشتری ابراز ننموده و با ذکر احتمال خود مشکل ایجاد کرده است، اما به هر صورت اذعان داشته گدازه های آتش فشانی که از دل کوه بیرون آمده روی دیوارها و آثار قدیمی را پوشانده که به سادگی از آن نمی توان گذشت، برای مطلب دو حالت می شود تصور کرد اول این که موضوع حقیقت ندارد ضمن این که دکتر (بروگش) مورد را از نزدیک دیده و بر واقعیت آن صحه گذارده است،
دوم این که حقیقت دارد پس دهکده یی مدنی زیر گدازه ها در دره لار موجود است که حداقل بایستی عمر آن بیست، سی هزار سال کمتر نباشد و موضوع آن چنان از اهمیتی بزرگ برخوردار است که برای پیدایش این دهکده ی ما قبل تاریخ بایستی تمام دره های لار از کوچک و بزرگ را دره به دره و گام به گام زیر پا گرفت تا به نتیجه یی دست یافت.
به هر جهت با آرمان حفاظت محیط زیست، اقدام در شناسایی آثار تاریخی دره لار کاری است پسندیده و لازم که قطعاً هویت این دشت را روشن تر و کامل خواهد کرد، از طرفی گمانه زنی و کاوش در دره لار نمونه های جدیدی از آثار هنری و تاریخ گذشته را به ارمغان خواهد آورد هم چنین وجود دانشجویان رشته باستان شناسی و علوم طبیعی در دانشگاه، می تواند دشت لار نزدیک به تهران را به کارگاه عملی و تجربی باستان شناسی و دانش های علوم طبیعی تبدیل نماید.