ابودلف مسعر
ابودلف مسعر ابن مهلهل خزرجی ینبوعی جغرافیدان و معدن شناس عرب در سال ۳۴۱ هجری قمری برابر با ۳۳۱ خورشیدی عازم صعود به قله دماوند شد، گرچه به قله نرسیده، ولی اظهار ابودلف مسعر دایر بر این که با سختی فراوان و خطرات جانی خود را تا نیمه ی بلندی کوه رسانده و چشمه ی بزرگی یافته که اطراف آن گوگرد سنگ شده مشاهده نموده، حداقل سابقه ای یک هزار ساله و مستند از کوه نوردی بر دماوند برجای گذارده. ابودلف مسعر گفته است «دنباوند» کوه بسیار مرتفع و عظیمی است که زمستان و تابستان قله ی آن از برف پوشیده شده و هیچکس نمیتواند بر فراز و یا نزدیکی آن برسد، قله ی مزبور کوه «بیوراسب» نام دارد.
وقتی انسان آن را از ری مشاهده نماید خیال میکند کوه به او بسیار نزدیک است و یک یا دو فرسخ فاصله دارد در صورتی که فاصله ی میان او و کوه سی و پنج فرسخ است. مردم عوام معتقدند که سلیمان بن داوود (ع) یکی از دیوان سرکش را که (سنگ سرکش) نام دارد در آنجا زندانی کرده است برخی دیگر عقیده دارند که شاه آفریدون (بیوراسب) را زندانی کرده است. “سفرنامه ابودلف در سال 341 هجری قمری (ولادیمیر مینورسکی) ترجمه ی: ابوالفضل طباطبایی، کتاب فروشی زوار، تهران سال 1354 ص 77 و 78”
روسکا کارشناس تاریخ علوم قطعی عرب قصه ی بالا رفتن ابودلف را بر کوه دماوند که در روایت قزوینی آمده، مطالبی جالب میشمارد و گوید علاقه ی ابودلف به پدیده های طبیعی وادارمان می کند، که روایتهای او را با اطمینان بپذیریم و از تردیدهای واهی برکنار داریم.
“تاریخ نوشته های جغرافیایی در جهان اسلامی، نویسنده: ایگناتی یولیانویچ کراچکوفسکی، مترجم: ابوالقاسم پاینده ناشر انتشارات علمی و فرهنگی سال ۱۳۷۹ ص152
مسیر مسافرت ابودلف در ایران
(مسیر مسافرت ابودلف در ایران ترسیم ولادیمیر مینورسکی استاد دانشگاه لندن، از سفرنامه ابودلف در ایران ترجمه ابوالفضل طباطبایی کتابفروشی زوار تهران سال ۱۳۵۴)
بعضی نوشته های وی را گزافه گویی تفسیر کرده اند، ولی روی هم رفته بیشتر مقرون به واقع دانسته و گفته اند، در هر صورت نظریات اشتباهی هم وقتی یک هزار سال بر آن بگذرد از لحاظ تاریخی شایان دقت است و علی رغم تخیلات سندباد مانند به خود اجازه نداده درباره ی ایران به لاف و گزاف بپردازد. زیرا که ابودلف جرأت نداشته کتابی بی محتوا به دانشمند کتاب دوست و کتاب شناسی چون صاحب بن عباد تقدیم نماید.
به هر جهت سوابق کوه نوردی وی، چنان چه به قله نرسیده باشد که چنین به نظر میرسد باز بسا مهم میباشد و اصولاً فرهنگ کوه نوردی و سرزمین ایران، نیازمند یک سری گردهمایی های دماوند شناسی است که باید انجام شود، شناخت این کوه عظیم دارای چنان اهمیتی است که نیازمند آن است تا از سوی فدراسیون و مجامع کوه نوردی در سطوح داخلی و خارجی دهـه هـایی بـرای دماوندشناسی اعلام گردد، تا قله ی دماوند به استحقاقی برسد که شایسته بزرگی آن است .
دماوند از نگاه ابودلف مسعر
ابودلف مسعر در نوشتههای خود به صعود به قله دماوند اشاره کرده و این کوه آتشفشانی را با شکوه و عظمت توصیف میکند. او دماوند را یکی از نمادهای طبیعت ایران میدانست و در نوشتههایش از گوگرد و مواد معدنی موجود در قله آن یاد کرده است. همچنین به چشمهها و منابع طبیعی اطراف دماوند اشاره کرده و ارزش آن را بهعنوان بخشی از جغرافیای طبیعی ایران برجسته کرده است.
شرح او از دماوند نه تنها به ویژگیهای طبیعی و زمینشناسی آن محدود نمیشود، بلکه دیدگاههای فرهنگی و اساطیری پیرامون این کوه را نیز بازتاب میدهد. دماوند در ادبیات و فرهنگ ایرانی جایگاه ویژهای دارد و ابودلف نیز در آثار خود از این موضوع غافل نمانده است. نوشتههای او به عنوان منابع ارزشمند تاریخی، اطلاعات مهمی درباره وضعیت این مناطق در قرن چهارم هجری ارائه میدهند.