ارمائیل و کرمائیل

ارمائیل و کرمائیل

ارمائیل و کرمائیل

نام دو پادشاه زاده ای است. آورده اند که دو پادشاه زاده بودند یکی ارمائیل و دیگری کرمائیل و ایشان به واسطه ی خیر خلق اله مطبخی ضحاک شدند و از آن دو تن آدمی که ضحاک می فرمود کشتند و مغز سرایشان را به جهت مارهایی که از کتف او برآمده بودند، حاضر سازند. یک تن را آزاد میکردند و به جای مغز سر او مغز سر گوسفند داخل میکردند و هرگاه چندی جمع میشدند به هر کدام چند گوسفند داده، می گفتند که بروید و در دشت و جاهای خراب ساکن شوید. گویند که کردان صحرانشین از اولاد آن جماعتند (جهانگیری) (برهان قاطع) (سروری) (شعوری).

فریدون و ارمائیل

اما سبب آتش کردن «سده» و برپا داشتن آن است که بیوراسب توزیع کرده بود بر مملکت خویش دو مرد هر روزی، تا مغزشان بر آن دو ریش نهادندی که بر کتفهای او برآمده بود و او را وزیری بود نامش و

ارمائیل و کرمائیل نیکدل و نیک کردار، از آن دو تن یکی را زنده یله کردی و پنهان او را به دماوند فرستادی، چون فریدون او را بگرفت، سرزنش کرد و این ارمائیل گفت: توانایی من آن بود که از دو کشته یکی را برهانیدمی، و جمله ی ایشان از پس کوه اند.

پس با وی استواران فرستاد تـا بـه دعوی او نگرند. او کسی پیش فرستاد و بفرمود تا هر کس بر بام خانه ی خویش آتش افروختند، زیرا که شب بود و خواست تا بسیاری ایشان پدید آید پس آن نزدیک فریدون به موقع افتاد و او را آزاد کرد و بر تخت زرین نشاند و مسمغان نام کرد ای مه مغان (التفهيم بیرونی ص ۲۵۸) لغت نامه دهخدا.

چکیده داستان

داستان ارمائیل و کرمائیل از شخصیت‌های افسانه‌ای و تاریخی ادبیات کهن ایران است. آن‌ها دو آشپز دربار ضحاک بودند که ضحاک (پادشاه ستمگر) دستور داده بود مغز دو جوان را به مارهای روی شانه‌هایش بخورانند. اما این دو آشپز به جای این کار، یکی از جوانان را نجات می‌دادند و به جای مغز او مغز گوسفند را به ضحاک تحویل می‌دادند. این اقدام آن‌ها باعث نجات بسیاری از جوانان و تولد کردان صحرانشین شد.

 

شهام

مقالات مرتبط

البرز کوه و دماوند

البرز کوه و دماوند: در بازخوانی اسطوره های جمشید فریدون و ضحاک…

اکو موزه کوه دماوند

اکو موزه یعنی چی : اکو موزه یعنی موزه هایی که در…

افسانه های دماوند

افسانه های دماوند و ورزش کوه نوری دو جزء تفکیک ناپذیر یکدیگرند،…

دیدگاهتان را بنویسید